بزرگنمايي:

راه ترقی- حسن جوادیان در یادداشتی نوشت: طیفی در مجلس شورای اسلامی این روزها پروژه‌ای را در قالب استیضاح وزیر امور خارجه کلید زده است که فضای عمومی کشور، مجلس، سیاسیون و جو غالب رسانه‌ای هم آن را جدی نمی‌گیرند و از اظهارات طراحان استیضاح نیز به خوبی روشن است که چندان امیدی به ثمربخش بودن آن ندارند. حال پرسش اساسی اینجا است که این همه تلاش برای درگیر کردن دولت و مجلس به مسایل حاشیه‌ای و ایجاد تشویش در افکار عمومی با چه هدفی صورت می‌پذیرد؟
برخی از صاحب‌نظران انگیزه این استیضاح علیرغم حساسیت مقطع کنونی را بهره‌برداری سیاسی و راه اندازی یک پروپاگاندای تبلیغاتی می‌دانند و اعتقاد دارند هدف طراحان در مقیاس کلان، سرگرم نمودن دولت و مجلس به مسایل حاشیه‌ای و زیر سوال بردن کارآمدی دستگاه‌ها است تا از این رهگذر موجی از ناامیدی در میان طرفداران عقلانیت و اعتدال ایجاد شود و به جریانی خاص فرصت دهد تا در انتخابات آتی از این فضا بهره‌برداری نمایند.

در عین حال اخلال در روند تصویب FATF را نیز می‌توان از جمله مهمترین اهداف حاشیه‌ای این جریان عنوان کرد که با آگاهی نسبت به پایان یافتن فرصت چهار ماهه در بهمن ماه سال جاری و تلاش کار گروه متشکل از نمایندگان هفت نهاد مختلف کشور برای دستیابی به یک اجماع عمومی در این زمینه، قصد دارند تا با طرح استیضاح وزیر امور خارجه و بر هم زدن تمرکز گروه‌های درگیر با لوایح چهارگانه، به نحوی در مسیر این کارگروه و تصویب FATF مانع‌تراشی کنند.
واقعیت آن است که تلاش مخالفان برای استیضاح نه از پوسته و ژست انقلابی برخوردار است و نه می‌تواند توجیه‌گر افکار عمومی در بزنگاهی باشد که دستگاه دیپلماسی کشور بیش از هر زمان به اعتبار و مشروعیت در داخل و اقتدار در عرصه‌های بین المللی نیازمند است. بدون تردید آقای ظریف نماد رویکرد اعتدالی دولتی است که طی دو دوره، مهمترین دستور کار خود را سیاست خارجی و بازگشت سرافرازانه به جامعه بین المللی قرار داده است و باور غالب کماکان بر این اصل استوار است که یکی از اصلی‌ترین راهکارها برای برون رفت کشور از مشکلات جاری، دیپلماسی فعالی است که به رغم همه موانع موجود، همچنان کانال گفت‌وگو و تعامل با جامعه جهانی را حفظ کرده است.

در شرایط حساس کنونی که جنگ دیپلماتیک، اقتصادی و روانی دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران و ملت آن با محوریت مثلث شوم آمریکا، اسرائیل و ارتجاع منطقه در جریان است و دولت ترامپ و متحدان منطقه‌ای آن در اقداماتی گسترده به ناکارآمد کردن دیپلماسی فعال ایران مشغول هستند؛ بدون شک تضعیف سرداران خط مقدم مواجهه با دشمنان، حرکتی نامتوازن و ناسنجیده در روند پیچیده منازعات منطقه‌ای و بین‌المللی علیه کشور است. نگاهی گذرا به وضعیت کشور و تاکید رهبر معظم انقلاب بر وجود یک جنگ اقتصادی علیه ایران، اهمیت حضور یک فرد موفق و کارآزموده در راس دیپلماسی کشور را که به پشتوانه ملت و حمایت نظام در برابر زیاده‌خواهی‌های قدرت‌های بزرگ ایستادگی کرده و در عمل باعث عزت ایران در مجامع بین المللی شده است را دوچندان می‌نماید و طبیعی است در چنین فضایی، هر گونه تلاش در جهت تضعیف دستگاه دیپلماسی کشور و در راس آن وزیر امور خارجه بویژه که با شائبه بهره برداری‌های سیاسی صورت پذیرفته باشد، اقدامی ناصواب و برخلاف مصالح و منافع ملی محسوب می‌گردد.