راه ترقی
رسانه ها و ضرورت مقابله باسرقت آثار ادبی
یکشنبه 3 دی 1396 - 2:31:47 PM
آریا
راه نو- بهترین عنوانی که برای سرقت نوشته ها وآثاردیگران وانتشارآن به نام دیگری می توان داد،دزدی درروز روشن است.سرقت ادبی دررسانه ها به دشواری صورت می گیرد چون مخاطبان زیادی برآن ها نظارت می کنند.اما این روزها دربرخی محافل آکادمیک  سرقت آثار دیگران رواجی دوباره یافته است! ازاین رو ضرورت طرح این مسئله دررسانه ها،اهمیتی دوباره  می یابد.
چندی پیش فردی مقاله ای را از صاحب این قلم دردانشگاه علامه طباطبایی که جزو دانشگاه های معتبر کشور به حساب می آید؛عینا درکتابش چاپ کرده بود.بدون آنکه درسرتاسر کتاب نامی  ازنویسنده برده باشد ویاارجاعی به اصل مقاله به چشم بخورد.
برای حفظ آبروی سارق،تنها به رییس دانشکده متوسل شدیم وبا پادرمیانی ایشان  وخمیرکردن کتاب ها ،داستان به فراموشی سپرده شد.امروز اما شنیده می شود درهمان مکان،فردی کتابی را به نام خودش منتشرکرده است که تا حدودی به شیوه منسوخ شده ذبیح الله منصوری،متوسل شده وبخش زیادی ازکتاب رابه نام خود چاپ کرده است.این امرمسئولیت رییس دانشگاه را دربرخورد بامتخلف دوچندان می کند.
سرقت رسانه ای معادل سرقت ادبی در گذشته است و گاهی به عنوان سرقت علمی و یا ایده دزدی نیز مطرح بوده است. کاربرد این پدیده برای اولین بار در یونان باستان توسط شخصی به نام مارکوس در سده 9 میلادی با عنوان پلاجیاروس (plagiarius) یعنی غارتگر یا حتی فریبکار استفاده شد.
تفاوت سرقت ادبی در دوران گذشته با امروز  در گستردگی تکنولوژی و اخیرا استفاده از شبکه های اجتماعی و تولید انبوه است. در قدیم رسم بود اگر تولید جدیدی در حوزه ادبیات یا هنر رخ می داد توسط افراد خبره ابتدا داوری می شد و بعد از داوری و تشخیص اینکه کپی و دزدی نیست، ارائه می شد. امروزه کار سخت شده است و پیگیری کار اصل با تقلبی ،کار سختی است. سایت های جستجوگر و ابزارهای رایانه ای به همان میزان که کار رسانه‌ها را ساده کرده اند، تشخیص اثر تولیدی اصل از غیر اصل را نیز سخت کرده اند.هرچند درایران به همت وزارت علوم ،تحقیقات وفناوری، استادان دردانشگاه هانرم افزارهمانندجو رابرای برخورد با کپی برداری به کار گرفته اندو همین امر کمک فراوانی به پالایش پایان نامه هامی کند امادردیگرحوزه ها مانند تالیف وترجمه کتب چنانچه تخلفی صورت پذیرد ،شناسایی متخلف بسیاردشوار خواهد بود.مثلا استادی که درسایه سرقت ادبی ارتقا یافته وسمت اجرایی گرفته است،چگونه می توان اورامجازات کرد؟.  
در کشور ما در دو جا در قوانین بحث بر سر مقابله با  سرقت -به نوعی- رسانه ای مطرح شده است،یکی قانون حمایت ازحقوق مولفان ودیگری قانون مطبوعات؛. در متن قانون حمایت از حقوق مولفان و منصفان و هنرمندان مصوب سال 1348 به مبحث سرقت ‌های اینچنینی اشاره شده است. قانونگذار آنجا می گوید؛ اگر اثری منتشر شود و صاحب اثر فوت کند٬ بعد از سال ها می تواند مورد استفاده عمومی قرار بگیرد.
در دانشگاه اگر جزوه ای منتشر شود، با ذکر منبع ،سرقت نیست و شما می توانید کتاب را تکثیر کنید و در اختیار دیگران قرار بدهید..
اما ماده 23 حقوق مولفان و مصنفان می گوید هرگاه کسی قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت قانون است به نام خود یا پدید آورده بدون اجازه او یا عامدا به نام شخص دیگری غیر از پدید آورده، نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تعزیری از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. بنابراین موضوع از منظر قانون خیلی مهم دیده شده است و این نشان می‌دهد که برای همگان مسأله سرقت ادبی خیلی بحث مهمی است..
در قانون مطبوعات هم باز به همین بحث به نوع دیگری پرداخته شده است. اسفند سال 1364 این قانون تصویب شده است. ذیل فصل چهارم، ماده 9 قانون مطبوعات آمده است: سرقت ادبی عبارت است از نسبت دادن عمدی یا تمام آثار به خود یا غیر ولو به صورت ترجمه! در حقیقت سرقت ادبی نسبت دادن آثار دیگری به خود یا دیگری است. کاری که امروز ما در برخی موارد به عینه مشاهده می کنیم ،بدون آنکه برخوردی جدی با آن به عمل آید. در این میان چند نکته مطرح است که باید به آنها توجه کرد. آیا افرادی که توانمندی تولید محتوا دارند نیز دست به سرقت آگاهانه می زنند؟بی گمان سرقت ادبی نشان دهنده ضعف علمی سارقان است..
اکنون با فضای مولتی مدیا می توان این سرقت را دربیشتر رسانه های مختلف دید. اما نکته مهم این است که اگر شما به عنوان خبرنگار یا مدیر رسانه یا مدیر تحریریه از مطلبی برداشتی داشته باشید و به نکته ای برسید که متکی بر متنی باشد، باید حتما رفرنس آن را بدهید وگرنه از نظر حرفه ای عمل خلافی را مرتکب شده‌اید و در غیر این صورت حتی ایده گرفته شده نوعی سرقت محسوب می شود..
با اعمال قوانینی مثل قانون جهانی کپی رایت، باید بتوان از حقوق معنوی صاحب اثر مانند بنگاه رسانه‌ای دفاع کرد ولی به دلیل عدم پیوستن ایران به چنین قانونی، در کشور مسأله  پیچیده شده است. همچنین کنترل انبوهی ازمطالب در جهان امروز به دلیل وقوع انقلاب‌های دیجیتال و تکنولوژیکی سخت شده است. قبلا اگراثری  منتشر می شد داوری می شد و جمعیت کم بود و تکنولوژی در اختیار نبود، یک نفر در جلسه ای مطلبی می خواند و داوری می شد ولی امروز کار سخت و مشکلی است. چطور می توان برشبکه های اجتماعی نظارت وآن هارا کنترل کرد؟ واقعیت این است که بدون رعایت ملاحظات قانونی مثل قانون کپی‌رایت این امر شدنی نیست ومولفان زحمتکش بی تردید قربانی می‌شوند ..
براین اساس به جای تسامح دربرخوربا متخلفان ،باید به  دادگاه مراجعه کردو در دادگاه این قانون باید بتواند از حق مولف دفاع کند. باید پذیرفت که خلا قانونی در این باره وجود ندارد. اما بی اطلاعی از قانون وجود دارد.اگر آن روز بجای حل مسئله سرقت مقاله  ازطریق ریش سفیدی ورودربایستی، اتهام فرد موردنظر را دردادگاه مطرح می کردیم امروز شاهد تکرار آن، به شیوه ای دیگر نبودیم و آن فرد متخلف هم به مسئولیت های اجرایی امروزش نمی رسید!رسانه ها بایدبه این پدیده بیشتربپردازندوضرورت مقابله با سرقت ادبی رابیش ازپیش یادآوری کنند..

http://www.RaheNou.ir/fa/News/11428/رسانه-ها-و-ضرورت-مقابله-باسرقت-آثار-ادبی
بستن   چاپ