راه ترقی
تجربه‌هایی بدیع برای ورود به جهان تئاتر نوین
چهارشنبه 1 اسفند 1397 - 11:23:01 AM
ایرنا
راه ترقی- ورود به هزاره جدید (قرن بیست و یکم) مصادف با پوست اندازی بشر و وداع آرمانی او با یک قرن پیش بود در حقیقت تجربه‌ای که بشر معاصر بعد از پشت سرگذاشتن زیست یک قرن که حاصل آموزه‌های خود و نسل‌های پیشین بود او را بر آن داشت تا در تجربه قرنِ جدید و دامنه تعاملات رفتاری، اجتماعی و رویکردهای فرهنگی و هنری، تغییرات بنیادینی را در زیست خود لحاظ کند.

** پوست اندازی بشر در عصر سند خورده به نام دیجیتال
اگر زندگی پویای انسان به عنوان موجودی متفکر را در تمامی ادوار زیست او در طی قرون گذشته مورد مداقه قرار دهیم در مواجهه با قرن جدید با مساله‌ای به نام توسعه علم و فناوری به ویژه در ساحت دنیای دیجیتال برخورد می‌کنیم. مساله‌ای که «انسان متفکر» را بر آن داشت تا بیست و یکمین قرن از تجربه زیستنش را به نام «عصر دیجیتال» نامگذاری کند.
در حقیقت کلیدواژه «دیجیتال» خط ممیز جهان انسانِ قرنِ بیست و یکمی با انسان قرن بیستم به شمار می رود. انسان قرن بیستمی هرچقدر بنیان‌های زندگی خود را بر معیارهای مکانیک استوار کرده بود، در قرن بیست و یکم، نگرش خود را بر دنیای دیجیتال و عصر تکنولوژی استوار کرد.
در تطبیق جامعه شناسی جوامع بشری، همواره رشد و تعالی فرهنگ‌ها به واسطه رفتار نسل‌ها با یکدیگر مورد سنجش قرار می‌گیرد. به زبان ساده‌تر با تطبیق رفتار فرزندان در مقابل پدران خود و همچنین پدران آن فرزندان در کنش متقابل با پدران شان، مختصاتی نظام‌مند‌ از رشد و تعالی و گاه، سقوط و انحطاط زیست اجتماعی بشر در قامت جامعه‌ای مدنی نمایان می‌شود.
به قول «سورن کی‌یرکگارد» فیلسوف شهیر دانمارکی و بنیانگذار نظام فکری فلسفه «اصالت وجودی بشر» (اگزیستانسیالیسم) چه زیباست که تمامی نمود این مختصات اجتماعی در نهایت به شکل‌گیری تمدن و آنچه که به عنوان آبشخور اصلی آن یعنی «فرهنگ» قلمداد می‌شود گره خورده است.

** تجلی زبان مشترک انسان‌ها: از آیین تا تئاتر
در کنار تمامی رفتارهای کنشگر انسان در جامعه‌ای که در آن زیست می‌کند، در طول تاریخ هزاره‌ها و قرون زندگی انسان در این جهان اثیری؛ همواره زبانِ بازتابِ گفته‌ها، نیاز، امیال، حتی رویاها و آرزوهای او بر زبان جهان شمول، فراگیر و همه فهم «هنر» استوار بوده است. وقتی با «تاریخ تمدن بشر» از هزاره‌های پیش از میلاد تا زمان حال و قرن بیست و یکم، سفری در عمق زمان را آغاز می‌کنیم، متوجه می‌شویم که همواره نخستین هنری که زبان مولد جریان سازی روند پوست اندازی فرهنگی و رشد ساخت تمدن انسان ها را به آیندگان منتقل کرده است، هنر تئاتر نمایش بوده است.
هنری که دو هزار 500 سال پیش از میلاد مسیح مطابق اسناد موجود با شکل‌گیری نخستین رفتارهای آیینی بشر راه خود را به زیست انسان‌ها باز کرد و در مسیر تکامل انسان برای پاسخگویی به نیازهای زیبایی شناسانه و همراهی او با جهانِ طبیعت به «نمایش» - نمایاندن امیال به نگاه زیبایی شناسانه - ختم شد.
در ادامه، رفتار نمایشگرانه انسان‌ها آرام آرام با تطبیق لایه‌های اجتماعی در نمو فرهنگی جامعه که ساختمان تمدنی بشر را سازمان می‌داد به هنری نظام‌مند و چارچوب دار به نام «تئاتر» منجر شد. تئاتری که اینبار به واسطه بستری به عنوان صحنه، «دیوار چهارم» خود را در مواجهه با مخاطبان برداشت و به تمامی انسان های جهان اجازه داد که در این بستر - صحنه - به تماشای رشد فرهنگی و اجتماعی ملت ها با زبانی آشنا و مشترک؛ یعنی «تئاتر» بنشینند.
امروز، انسان معاصری که امکان تجربه زیستن طی دو قرن را با خود به همراه داشته، تصمیم گرفت تا در انتقال داشته‌ها و میراث قرن پیشین (قرن بیستم) خود به میراث داران قرن آینده (قرن بیست و یکم) زبانی را برای انتقال این گنجینه به آیندگان انتخاب کند که همواره در نخستین گام های انسان در سیر تکوین و تکامل رفتار فرهنگی و تمدن ساز او از دو هزار و 500 سال پیش با او همراه بوده؛ این زبان، زبانی نیست جز «نمایش و تئاتر.»

** جسارت عبور از تفکر کلاسیک با تولد نگاه تجربه گرا
تجربه‌های نوین در عرصه هنر تئاتر به اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 قرن بیستم باز می‌گردد. جایی که بشر همراه شده با نخستین گام های تفکر مدرن بعد از پشت سر گذاشتن «ایسم‌ها» و مکتب‌های مختلف - که بیشتر آنها زاییده نگاه پرسشگر انسان بود -؛ آرام آرام با اتکا به نگاه فردی، خلاقانه و وامدارِ جریان زیبایی شناسی جامعه، مقوله‌ای به نام «تجربه» و «تجربه گری» را به عرصه هنر وارد کرد.
در حقیقت انسان هنرمند در شکل‌گیری آن جهان نوین، برای تقویت زبان مشترک انتقال میراث‌هایش - نمایش - تصمیم گرفت چارچوب ها و قوانین هنر تئاتر را در سیر متمدنانه اش برای تعالی، فراگیری و اثربخشی بیشتر تغییر دهد. در این مسیر، تصمیم گرفت تا اینبار نگاه شخصی خود را به عنوان نگاهی «تجربه گر» در بستر روایت زیبایی شناسانه هنر تئاتر در مواجهه با مخاطبان قرار دهد.
برای تحقق آن تصمیم و در گام نخست برای اجرای تئاتر از شیوه ارائه کلاسیک آن - اجرا در تماشاخانه‌ها - گذر کرد و جایگاه و مجرایی متفاوت را برای عرضه هنرش انتخاب کرد. جایگاه و مجرایی که اینبار با فاصله گرفتن از تماشاخانه‌ها، رجعتی به شیوه رفتار آیینی انسان هزاره‌های پیشین با تطبیق و تکامل نگاه جامعه شناسانه امروزی اش داشت و راه خود را به مکان‌های غیر متعارف از کوچه‌ها و خیابان‌ها و پارک‌ها گرفته تا بام ساختمان‌ها، تونل‌های مترو و حتی زیر بستر اقیانوس‌ها باز کرد.
در حقیقت «تئاتر اکسپریمنتال» یا «تئاتر تجربی» که نخستین گام هنرمندان نمایشی جهان برای پشت سر گذاشتن و دور شدن از نگاه کلاسیک در ارائه هنربه مخاطب داشتند، زمینه‌ساز تجربه گری در شیوه‌های مختلف بهره برداری از زبان هنرمندانه را برای اجرای تئاتر فراهم ساخت.
بی شک برای وقوع این تحول عظیم، توسعه ابزار و فناوری‌ یاریگر هنرمندان شد، تا با استفاده از مفاهیم موجود در ذات هنر دیجیتال از کمند رفتارهای کلیشه شده در اجرا و ارائه تئاتر خود را رها کنند و شیوه‌های مختلفی را در ساحت اجرای آثار تئاتری به تجربه بنشینند. «تئاتر مستند»، «تئاتر تجربی»، «تئاتر تعاملی»، «پرفورمنس» و «تئاتر فیزیکال» تنها بخشی از شاخه‌هایی است که با آغاز هزاره جدید در گونه هنرهای نمایشی، جهان تئاتر و هنرمندان آن را متاثر از خود کرد.

** تولد دیگرگونه‌های اجرایی در ایران
هرچند راهیابی شیوه‌های تجربه گرایانه و متفاوت در تولید و اجرای آثار تئاتری مانند ورود نمایش به ایران، هنری وارداتی به شمار می‌رفت؛ اما هنرمندان خلاق کشورمان بر خلاف پیشینیان خود، به جای بازکردن بی قید و شرط آغوش‌شان در پذیرش «تئاتر تجربه گرا» به عنوان زبان جدید تئاتری و تقلید از رفتار پدران شان در دوران مشروطه در پذیرفتن هنر تئاتر به عنوان هنری وارداتی از غرب -فرانسه -؛ ابتدا تلاش کردند با دانش گونه‌های متفاوت هنر تئاتر در هزاره جدید آشنا شوند و بعد به جای تقلید در تولید به سمت خلق آثار هنری در جهان متکثر تئاتر در دنیای معاصر حرکت کنند.
به واسطه همین مساله است که طی سه سال اخیر در کنار اجرای نمایش‌های خیابانی به عنوان فصل آشنا از اجرای آثار تئاتری در کشورمان، شاهد ارائه تجربیات متفاوتی از هنرمندان تئاتر در قالب گونه‌های جدید این هنر پویا، زنده و جریان ساز هستیم. بخشی که از سی و چهارمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر (1394) در کنار نمایش‌های خیابانی با عنوان بخش «دیگرگونه‌های اجرایی» در جشنواره تئاتر فجر نامیده می شود.
شاید امروز ما با تقویم 37 ساله در برگزاری جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر مواجه باشیم اما شکی وجود ندارد که یکی از بخش‌های اقماری این منظومه عظیم، یعنی بخش دیگرگونه‌های اجرایی نهال بسیار نوپایی‌ست که تنها سه بهار از فصل زیست خود را در بزرگترین رویداد تئاتری کشور تجربه می‌کند.
به همین مناسبت است که حتی علاقه‌مندان و تماشاگران همیشه مرتبط با سالن‌های تئاتری به عنوان مخاطبان پر و پا قرص این هنر نیز در مواجهه با آثار بخش «دیگرگونه‌های اجرایی تئاتر» چه در زمینه ارتباط گیری با آنها و چه در زمینه درک آن آثار هنوز راه درازی را پیش رو دارند. چرا که هنوز زبان ارتباطی عموم تماشاگران ایرانی در تطبیق اجراهای هنرمندان تئاتر در بخش دیگرگونه‌های اجرایی با حس زیبایی‌شناسانه درونی آنها شکل نگرفته است.
اما وقتی رویدادی با سابقه جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر قرار است ویترینی باشد از تمام داشته‌های هنر نمایش کشور برای مخاطبان داخلی تئاتر از یک سو و از سویی دیگر، هنرمندان کشورهای دیگر که به عنوان میهمان در این رویداد حضور دارند و جشنواره تئاتر فجر را ویترینی برای تمامی داشته‌های تئاتر ایران می دانند، هنرمندان نمایش کشورمان نیز تلاش می‌کنند تا همسو با شیوه‌های مرسوم و آشنای تولید آثار تئاتری (تئاتر صحنه ای و خیابانی) نشان دهند که در همراهی با همتایان خود در دیگر کشورها در حرکت به سمت تجربه تولید و ارائه دیگرگونه‌های نمایشی، دارای نگرشی خاص هستند و قابلیت رقابت - نه برابری - با آنها را دارند.
حال برای آشنایی بیشتر با این فضا و شیوه تولیدات تئاتری هنرمندان کشورمان، آنچه که در ادامه از خاطرتان می گذرد مروری بر آثار بخش «دیگرگونه‌های اجرایی» سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر است. اطلاعات محتوایی نمایش ها به دلیل آنکه تمامی آنها هنوز در خلال ایام جشنواره به صحنه نرفته از کاتالوگ رسمی چاپ شده جشنواره تئاتر فجر سی و هفتم استخراج شده است.

** زبانِ اشاره ناشنوایان، بستر خلق اُپرا
نمایش «اُپرای شماره‌ی01 #تهران» به کارگردانی مرتضی زارعی، اُپرایی معاصر است که خوانندگان و اجراگران آن ناشنوایان هستند. کرئوگرافی (طراحی حرکات اجراگران) این نمایش بر اساس زبان اشاره‌ ناشنوایان طراحی شده و موسیقیِ این اجرا نیز از تمامِ اصواتی که در فضای سالن به گوش مخاطب می‌رسد ساخته می‌شود.
در یادداشت کارگردان درباره این نمایش آمده: این یک نمایش است! بدون پای‌بندی به قواعد هیچ‌کدام از اسلاف نمایش. اما خود دارای قاعده‌ای ا‌ست قابل مطالعه و صریح. این پروژه دارای یک هدف نهایی‌ است؛ اینکه بتواند در سرتاسر ایران و جهان سفر کند تا بتواند با ناشنوایان سرتاسر دنیا، اُپرای صداهای شهری که اثر در آن تولید می‌شود را بسازد.

** «انگشت به انگشت»، تقابل مخاطب و هنرمند با محور جهان رسانه
«انگشت به انگشت» به کارگردانی جعفر حجازی با ایده فاصله میان آثار هنرمندان و زندگی روزمره آنها، همچنین امکانات فراوان اجرا به کمک ابزار تکنولوژیک شکل گرفته و دربارۀ عصر تکنولوژی و زندگی در فضای مجازی است.
در این اجرا مبنا بر مشارکت و همکاری مخاطب گذاشته شده و اصل بر صحبت بی پرده با مخاطب است. فارغ از شکل‌ها و فرم‌های زیبایی شناسانۀ هنری، مساله مواجهه هنرمند و مخاطب در این اثر با استفاده از امکانات رسانه‌های جدید و اینترنت صورت می‌گیرد. ایده این اجرا نه به دنبال بازنمایی چیزی از پیش تعیین شده، بلکه در پی ایجاد رابطه‌ای بر مبنای حضور در لحظه است.

** حرکت و فرم، معیار تولید «رکوئیمی برای صندلی گم شده»
نمایش «رکوئیمی برای صندلی گم شده» به کارگردانی شایان فیروزی روایتی متفاوت از جایگاه بشر و تکاپوی انسان‌ها برای به‌دست آوردن جایگاه فردی‌شان است؛ روایتی غیرخطی و خارج از اصول کلاسیک و معمول؛ روایتی که با زبان بدن، حرکت، اصوات، موسیقی، تصاویر ویدیویی، ارتباط‌های تنگاتنگ با مخاطب و تک‌گویی‌های پراکنده اجراگران شکل می‌گیرد.
در «رکوئیمی برای صندلی گم شده» عده‌ای از آدم ها برای تصاحب یک صندلی متفاوت تمام تلاش خود را انجام می‌دهند. اما در این راه به نتیجه نمی‌رسند. شکل اجرایی نمایش بر حرکت و موسیقی استوار است.

** جستجوی موانع زندگی در «نباید»
نازنین زهرا رفیعی کارگردان نمایش «نباید» ایده‌ اجرای این اثر را چنین توضیح می‌دهد: ایده «نباید» از اینجا شکل گرفت: اگر بستری فراهم شود تا بتوانیم حرف بزنیم، کاری کنیم، اعتراض کنیم، اولویت ما چه خواهد بود؟ آیا وقتی شرایط مهیاست دست به کنشی موثر خواهیم زد؟ اولین نکته‌ای که در این بین به نظر می‌رسد موانع هستند. به گمانم بیان‌کردن آن کارها (افعال) گرچه لذتی کمتر از انجام دادن آنها دارد، اما چون تجربه‌ بیان‌کردن در میان جمع اتفاق می‌افتد می‌تواند کارکردی مشابه ایجاد کند.

** روایت تلخ کودک آزاری در «کاندولا»
«کالاندولا» به نویسندگی و کارگردانی احمد سلگی به موضوع کودک‌آزاری می‌پردازد. شیوه اجرایی نمایش این حس را القا می‌کند که تئاتر برای هر مخاطب به طور خاص اجرا می‌شود. این شیوه بر این اساس انتخاب شده که همواره کودکان موقع آسیب تنها بوده‌اند و در گوشه‌ای از خانه شاید زیر تخت یا در انباری بچه‌ها می‌نشینند و گریه می‌کنند؛ بنابراین فضای نمایش هم باید از همین جنس باشد.
بر این اساس در اجرای «کالاندولا» سعی شده فضایی ذهنی برای مخاطب ساخته شود که آسیب‌های موضوع نمایش را بهتر و بی‌واسطه‌تر تجربه کند.

** نگاهی به انزوای جامعه اقلیت مهاجر در «فرق داشتن»
پرفورمنس «ما و دیگران» به نویسندگی و کارگردانی ثریا اخلاقی به بازنمایی بخشی از موقعیت مهاجران افغانستانی ساکن در ایران می‌پردازد که از احساس «فرق داشتن» رنج می‌برند، مساله ای که حاصل عدم پیوند در جامعه است. رنجی که بیش از سه دهه با آنان همراه بوده و گاه به نسل سوم آن ها رسیده است. در این اجرا تلاش می شود تا با برداشتن فاصله میان شهروندان ایرانی و اقلیت افغان، صلح و دوستی میان این دو قشر از جامعه یادآوری شود.

** «آدم‌هایی که نمی‌بینم»، روایت خاطرات سه نسل از محیطی واحد
«آدم‌هایی که نمی‌بینم» نمایشی با پژوهش و کارگردانی سما موسوی، نگاهی مستند است به ورودی‌های سه دوره‌ی مدرسه فرزانگان. متن نمایش که توسط کیوان سررشته تدوین شده است از مصاحبه با دانش‌آموزان کنونی و سابق این مدرسه استخراج شده و تصویری است از متولدین 59 که کودکی‌شان با جنگ همراه بود، متولدین 69 که کودکی‌شان همراه شد با تغییرات بزرگ سیاسی، و متولدین 79 که کودکی‌شان در بحران‌های مختلف داخلی و خارجی کشور گذشت.

** «گرم کردن»؛ تئاتر فیزیکال با طعم سربازی
نمایش «گرم کردن» (Warm-up) با طراحی و کارگردانی احسان شایان فرد یک تمرین-اجرا است. بازیگران با تمرین‌های تئاتری شروع می‌کنند و سپس تلاش می‌کنند تا تجربه‌ خود را به تجربه‌ تمرین ها در شیوه‌های نظامی نزدیک کنند. در این اجرا، تلاش می‌شود تا هیچ احساسی توسط بازیگران بازنمایی نشود‌. بلکه تنها کنش‌ها و عملکردهای فیزیکی هستند که تصور و یا تقلید می‌شوند.

** خاطرات خیابان ولیعصر رد قالب نقاشی – اجرا به روایت «کوهستان»
«کوهستان» به کارگردانی آرش پروین، اجرایی تعاملی بر پایه نقاشی، گفتگو و خلق اثر هنری جمعی است و حول یک محور می‌چرخد: خیابان ولیعصر! به عنوان طولانی‌ترین خیابان خاورمیانه.
قرار بر این است که خیابان ولیعصر را روی یک صفحه کاغذی بزرگ نقاشی کنیم، نه آنطور که واقعاً هست بلکه آنطوری که ما آن‌ را به یاد می‌آوریم. نتیجه آن، یک اثر هنری واحد است که توسط مردم شهر کوهپایه‌ای تهران خلق شده.
این نقاشی، صحنه‌ نمایش کوهستان خواهد بود. اجراگر بر روی این نقاشی روایت‌هایی از سفر خود به کوه را روایت می‌کند: از میدان راه‌آهن تا میدان تجریش، در کنار تجربه‌ زیسته‌ مردم شهر از این خیابان.

** تاثیر رسانه بر انسان در «ویترین»
«ویترین» به کارگردانی طاها سرایی اجرایی است که اجراگری ندارد. فضای این اجرا طوری طراحی شده است که مفاهیم اجرا و رویدادهایی که در فضای اجرا رخ می دهد به هم گره می خورند. تماشاگر برای تماشای اثر هنری وارد چالشی می‌شود که او را وادار به تبعیت از رسانه می‌کند، سرپیچی وی از قوانین عواقب چالش برانگیزی خواهد داشت. مفاهیم این اجرا حول رسانه و تاثیر آن بر کنش یا عدم کنش یا به عبارتی دیگر تاثیر رسانه بر عملکرد، رفتار و حرکت انسان است.
سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر با سکان‌داری نادر برهانی مرند در 11 بخش مسابقه‌ای و جنبی که از بیست و دوم بهمن ماه آغاز شده تا چهارم اسفندماه در تهران ادامه خواهد داشت.

http://www.RaheNou.ir/fa/News/60363/تجربه‌هایی-بدیع-برای-ورود-به-جهان-تئاتر-نوین
بستن   چاپ