راه ترقی - این مطلب گفتههای یک عکاس است که در سالهای مختلف و در فصلهای مختلف و با حالات مختلف، از پانوراما گرفته تا حالت نوردهی طولانی، از یک کلبهی قرمز که درکنار یک برکهی کوچک قرار گرفته، عکاسی کرده است.
در اوت سال 2013 یک معلم به نام اُل هنریک سکجلستد بهصورت تصادفی این کلبه قرمز و برکهای که کنارش قرار گرفته بود را دید. او احساس کرد قبلاً از زیبایی و جذابیت این محیط، عکاسی شده است. البته او برای محافظت از این برکه و محیط زیبای آن، محل آن را نگفت.
اولین عکسی که او از این کلبه، با اولین دوربینش گرفت: (اوت2013)
عکس دیگری که او ثبت کرده بود در زمستان گرفته شده است. زمستان، برف و یخ بعد دیگری به برکه اضافه کرده بودند: (دسامبر2014)
با محلی که چندین بار ملاقات شده خاطرات خوب زیادی میتوان داشت. اُل هنریک میگوید:
یکی از بهترین خاطراتی که من با این کلبهی قرمز دارم، زمانی بود که همراهبا رایان انیس و تولا تاپ در سپتامبر 2015 به این محل آمدیم، و تولا به من یاد داد که چگونه از یک فیلتر پولاریزه برای افزایش کنتراست آسمان و تقویت بازتابها در عکس استفاده کنم. باید اعتراف کنم که در آن روزها رنگها را بیش از حد تغییر میدادم و شاید تصاویر کمی تیره بود، البته از جلوه اورتون هم زیاد استفاده میکردم.
اُل هنریک در آن روز عکس زیر را با دوربین خود گرفت:
اُل بعد از خرید اولین دوربین فول فریم خود، به همراه یک لنز واید و تعدادی فیلتر مخصوص، کاملا عاشق عکاسی با نوردهی طولانی شد: (سپتامبر2014)
او کم کم با گرفتن و ادیت عکسهای پانوراما هم آشنا شد: (آوریل2017)
همچنین چند عکس پانوراما هم در طول شب، با هدف نمایش کهکشان راه شیری و شفق قطبی در یک قاب، گرفت: (اکتبر2016)
تغییر فصلهای مختلف سال و تغییر سطح آب برکه مناظر متفاوتی را به وجود میآوردند، عموماً سنگهای حاشیهی برکه زیر آب بودند اما در تصویری که اُل در ماه آوریل 2017 گرفته، این سنگها، بهدلیل کم شدن آب، نمایان شدهاند: (آوریل2017)
برای مدت زیادی، اُل هنریک میخواست که دوربینش را در نوعی غار یخی قرار دهد. در طول بهار سال 2018 حفرههایی در میان صخرههای سمت راست محل قرار گیری دوربینش پیدا کرد و دوربین Pentax K-1 خود را درون یکی از آنها قرار داد. در آخر با 7 یا 8 عکس، با فوکوس نامناسب مواجه شد. او چند ساعتی را صرف بدست آوردن یک نتیجهی مطلوب کرد تا توانست عکس زیر را بگیرد: (مارچ2018)
عکس بعدی که از این کلبه گرفت، یکی از عکسهای مورد علاقهی او است. اُل اسم این عکس را "بالهای عقاب" گذاشته، برای گرفتن این عکس، از روش Focus Stacking یا ترکیب چندین تصویر استفاده شده تا تصویری شارپ، چه از نظر پیشزمینه و چه از نظر پسزمینه بدست بیاورد. فاصلهی لنز او تا نزدیک ترین شاخه فقط چند سانتیمتر بود. (مارچ2016)
هنریک در مورد این عکس که در مارچ 2016 گرفته میگوید: عکس را از زاویهای گرفتم که شمال غربی روبهروی من قرار گرفته است. بهدلیل وجود نور شمالی و قدرت شفق قطبی که تا قسمتهای جنوبی نروژ هم مشخص است، این صحنهی زیبا به وجود آمده است.
اُل هنریک عموماً عکسهای خود از این برکه را هنگام طلوع خورشید میگیرد، اما زمانیکه کریستین هایبرگ و تیموتی پولتون در آخرین روز اوت سال 2016 خواستند که از این برکه دیدن کنند، او زودتر از همیشه از خواب بیدار شد و فهمید که نور قبل از طلوع خورشید هم میتواند کارساز باشد و منظرهای زیبا خلق کند.
در یک روز به یاد ماندنی دیگر در ماه ژانویه سال 2018 مارتن اریکسن و هنس گانر اسلکسن که از دوستان اُل بودند، به برکه آمدند. بارش زیاد برف در سال گذشته و وجود مه که نور مستقیم خورشید را خنثی میکرد، منظرهای زیبا به وجود آورده بود:
اُل هنریک امسال هم برای عکاسی به این برکه رفت. او در اینباره میگوید: شاید بازدید من از این برکه در این سال (2019) زیاد جای تعجبی نداشته باشد. امید دیدن یک غروب زیباتر از این برکه را رها کرده بودم به همین دلیل لوازم عکاسی خود را جمع کردم. اما بعد رنگها آهسته اما به طرز زیبایی آشکار شدند و درنهایت آسمان را با رنگهای قرمز قوی پوشاندند، عکاسی و ویرایش عکسهای ثبت شده در این حالت برای هر عکاسی کاری چالش برانگیز بود. او اگر بیش از حد نوردهی میکرد رنگهای قرمز به رنگ زرد نزدیک میشدند و اگر رنگهای قرمز را در ویرایش تصویر تغییر میداد ابرها جزییات خود را از دست میدادند و این کار باعث میشد رنگهای گرم تصویر خراب شوند. نتیجهی عکاسی و ادیت او عکس زیر است: (ژانویه2019)
درباره عکاس :
اُل هنریک سکجلستد (Ole Henrik Skjelstad) یک عکاس منظره و یک معلم اهل نروژ است. نظراتی که در این مقاله نوشته شده است صرفاً نظر این عکاس بوده است. اطلاعات و عکس های بیشتر این عکاس را میتوانید در اکانت اینستاگرام او مشاهده کنید.
http://www.RaheNou.ir/fa/News/60900/تصاویری-از-یک-کلبه-قرمز-طی-سالها-و-فصول-مختلف