راه ترقی- در گزارش زیر گزیده ای از مهمترین نشست های پژوهشی از بازه زمانی 16 تا 22 شهریور 1398 خورشیدی آمده است.
عاشورا الگوی چگونه زیستن
نشست «عاشورا الگوی چگونه زیستن» در خانه اندیشمندان علوم انسانی واقع در خیابان نجاتاللهی برگزار شد. رسول رسولیپور عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی گفت:
امام حسین(ع) در آغاز حرکت از مدینه به سوی مکه وضعیت، مسیر و هدف حرکتشان
را اعلام میکنند و با اشاره به اینکه مرگ برای فرزندان آدم حتمی و قطعی
است میزان اشتیاقشان برای پیوستن به جد و پدر بزرگوارشان را توصیف میکنند.
امام حسین(ع) میفرمایند: من میبینم که استخوانهایم بین گرگانی قطعه
قطعه شده و شکمهای تهی پر میشود و مَشکهای خالی پر میشود و هیچ رهایی و
فراری از آنچه مقدر شده نیست. رضای خدا رضای ما اهل بیت است و ما بر بلا و
ابتلای به آن صبر میکنیم و خداوند به ما اجر صابران عطا خواهد کرد. پاره
تن حضرت رسول از او جدا نیست و ما به دیدار حضرت رسول میرویم. اگر کسی
حاضر است که خونش را بدهد و جانش را ببخشد و آماده است برای دیدار با
خداوند، پس با ما راهی شود.
جملات و عبارات زیادی در طول تاریخ در مورد امام حسین(ع) گفته شده و این
باور را ایجاد کرده که امام حسین(ع) امام مرگ و الگوی رفتن است نه ماندن و
زیستن. به باور من همه انبیا و اولیای الهی به ویژه امام حسین(ع) امام
حیات و زندگی هستند و عاشورا صحنهای نه برای دعوت به رفتن و مردن بلکه
صحنهای از زندگی است که حضرت از لحظه لحظه این واقعه برای ادامه حیات و
دعوت انسانها به آن کمک میگیرد.
از شجاعت امام حسین(ع) در رفتن گفته شده اما من میخواهم از شجاعت ایشان
در ماندن سخن بگویم. در جامعه کنونی علیرغم ترس از مرگ اصطلاح مرگ یک بار
شیون هم یکبار مطرح شده که گویی مرگ میتواند نوعی رهایی باشد. فیلسوفان
اگزیستانسیالیست معتقدند انسان به ویژه انسان امروز با سه نوع اضطراب مرگ،
بیمعنایی، شک و تردید مواجه است و افرادی که بتوانند از پس از این
اضطرابها بربیایند کماند.
زیستن هزینه دارد. زندگی سخت است و برای زیستن به شجاعتی نیاز است که
غالب ما نداریم. مواجه شدن با صحنههای بزرگ شجاعت میخواهد اما انتخاب
امام حسین(ع) برای رفتن نه انتخاب مرگ به جای زیستن بلکه دعوت به زندگی و
زیستن است. البته حضرت جای جای صحبتهایشان تأکید میکنند که زیستن نه در
هر شرایطی، با هر فردی و به هر نوعی.
چگونه زیستن سخت است و باید از حسین(ع) درس زیستن را یاد بگیریم و از
ایشان بیاموزیم که با چه اصول و قواعدی زندگی کنیم و به چه چیزهایی در
زندگی تن دهیم؛ اساس چگونه زیستن است نه چگونه مردن.
آبشارهای ایران
شب «آبشارهای ایران» با معرفی کتاب «راهنمای میدانی آبشارهای ایران» تالیف مجید اسکندری در خانه گفتمان شهر (خانه وارطان) برگزار شد. محمد درویش کنشگر محیط زیست اظهار داشت: آبشارها
به نسخ خطی ارزشمندی میمانند که کتابخانههای مشهور به آنها فخر
میفروشند. آبشارها وزن مهمی در طبیعت ایران دارند و یکی از عیارهای طبیعت
این سرزمین محسوب میشوند.
آبشارها محصول تابآوری منحصر بهفرد
رودخانههایی هستند که به آنها عیار میبخشند، رودخانههایی که در مسیر خود
برخوردار از آبشار هستند، کیفیت آبزیانشان به مراتب بهتر خواهد بود.
سرزمین ما بهعنوان یک کشور جوان از نظر زمینشناسی از تفاوت ارتفاعی بسیار
درخوری برخوردار است و آبشارهای ارزشمندی دارد که برخی از آنها در آسیای
جنوبشرقی و خاورمیانه بینظیر هستند؛ مانند آبشارهایی که از شاهانکوه
سرازیر میشود. وقتی در کنار این آبشارها قرار میگیرید یا تصاویر آنها را
میبینید، باور نمیکنید که این آبشارها در ایران واقع شدهاند.
وزارت نیرو بهعنوان بخشی از حاکمیت ایران متولی یکی از زیباترین اجزای
طبیعت ایران است اما ارزشی برای آن قائل نیست و در حقیقت کارش نابودی
آبشارهاست. برگزاری نشستهایی مانند شب آبشارهای ایران در گفتمانهای رایج
مردم چه در سطح دانشگاهها و چه در صحن بهارستان خالی است، اگر این اتفاق
میافتاد شاید روزگار آبشارهای ما اینگونه نبود.
هرجا که آبشار
وجود داشته باشد، طبیعت حیاتوحش و پرندگان آن به طرز قابل توجهی افزایش
پیدا میکند چراکه به کیفیت زیست منطقه میافزاید و منابع آب درخوری را در
اختیار پرندگان قرار میدهد.
آبشارها بهانهای هستند تا ما به
ایرانی بودن خود افتخار کنیم. اما متأسفانه آموزش و پرورش ما در معرفی این
چشماندازهای ناب کمکاری کرده است. هنر ما این است که بتوانیم با معرفی
میراثهای ماندگار طبیعت ایران به جوانان خود نشان دهیم که پروردگار شما را
دوست داشته که در سرزمینی به نام ایران متولد شدید.
مجید اسکندری نویسنده کتاب راهنمای میدانی آبشارهای ایران بیان داشت:
حدود 25 سال است که در حوزه طبیعتگردی و بهطور مشخص شناسایی و بررسی
گیاهان ایران فعالیت میکنم. یکی از عواملی که باعث شد به سمت تألیف کتاب
در زمینه آبشارهای ایران جذب شوم، گیاهانی بودند که معمولاً در زیستگاههای
آبشاری رشد میکنند مانند سرخسها.
در هشت سالی که درباره یک
گونه سرخس به نام سرخس پرسیاوشان تحقیق و بررسی میکردم، مجبور شدم به
آبشارهای کشور که زیستگاه این گونه بود سفر کنم. این موضوع باعث شد به
آبشارها علاقهمند شوم و تصمیم به تألیف کتابی در این زمینه بگیرم. به مرور
مطالب، عکسها، مسیرهای دسترسی و مختصات جغرافیایی آبشارها به کمک شادروان
مجید بختیاری، مدیر مسئول انتشارات گیتاشناسی و ایرانشناسی جمعآوری شد.
حاصل آن کتابی با عنوان آبشارهای ایران بود که در 1387 خورشیدی منتشر شد.
حمیدرضا ریحانیان پژوهشگر تنوع زیستی تصریح کرد: زیباییهای
طبیعت ایران بهقدری زیاد است که نظیر آن در هیچ کجای کره خاکی یافت
نمیشود، اما متأسفانه بر اثر سهلانگاری ما این طبیعت در معرض نابودی اس.
370 هزار هکتار از جنگلهای هیرکانی ثبت جهانی شده است اما در تابستان
امسال در پنج واقعه آتشسوزی که نتیجه سهلانگاری انسانی بود، 430 هکتار از
این جنگلها در آتش سوخت.
محمد گائینی فعال حوزه گردشگری عنوان داشت: در
1386 خورشیدی که طبیعتگردی را بهصورت جدی شروع کردم برایم عجیب بود که
تصویر و نوشتاری از زیباییهای ایران در فضای مجازی وجود ندارد. به همین
دلیل وبلاگی را راهاندازی کردم و تجربیات سفرهایم را در آن مکتوب کردم.
بهواسطه راهاندازی این وبلاگ با دوستان طبیعتگردی مانند مجید اسکندری
آشنا شدم. در 1387 خورشیدی که کتاب آبشارهای ایران منتشر شد آن را خریداری
کردم و برایم جالب بود که این کتاب رونوشتی از منابع دیگر نبود. این کتاب
مسیر سفرهای بعدی من را شکل داد. نسخه جدید آن نیز که سال گذشته منتشر شد،
مرجع بسیار خوبی برای طبیعتگردان است.
عاشورا و امروز ما
ششمین شب از سلسلهنشستهای «عاشورا و امروز ما» در خانه اندیشمندان برگزار شد. حجتالاسلام داود فیرحی عضو هیات علمی دانشگاه تهران توضیح داد:
وقتی به تاریخ تحولات سیاسی و اعتقادی مسلمانان نگاه میکنیم، میبینیم که
2 واژه کتاب و سنت بسیار مهم و معیار اعتقادات مسلمانان و حجت عمل فردی و
اجتماعی آنان است. سنت وضعیت توضیحی دارد یعنی آنچه را به صورت کلی در قرآن
آمده است توضیح می دهد؛ مثل دستور به اقامه نماز که در قرآن آمده اما
تعداد رکعتها و نحوه اقامه نماز در سنت آمده و معیار سنت نیز حضرت رسول(ص)
است.
رسول خدا معیار برتر معرفی شده، یعنی آنچه پیامبر(ص) انجام داد بهترین
معیار است، بنابراین وضعیت سنت توضیح کتاب است. سنت در حوزه عبادات مؤثر
است اما در حوزه حکمرانی ارزش آن بالاتر است و علت آن این است که حوزه
حکمرانی پیچیده است و این سؤال را پاسخ میدهد که پیامبر چگونه دولت تشکیل
داد و آن را اداره میکرد.
در آن دوره شاهد 2 گفتمان بزرگ هستیم افرادی مانند امام حسین(ع) معتقدند
دولت اسلامی از جا کنده شده و در شیب انحطاط افتاده و باید اصلاح شده به
سنت پیامبر(ص) بازگردد و گفتمان دوم که معتقد است این شرایط قابل بازگشت
نیست و باید برای حفظ وحدت به عمل صحابه بازگردیم نه به سنت پیامبر(ص). به
همین دلیل هم دستگاههای فقه اهل سنت همه مسائل را به بعد از سقیفه ارجاع
میدهند و به قبل از آن ارجاع نمیدهند و تأسفبرانگیز اینکه اهل تشیع نیز
به دنبال این سیره نمیگردند و به همین دلیل هم بود که دو گفتمان شکل گرفت؛
یکی «سنت پیامبر» و دیگری «سنت برساخته»، یعنی سنتی که صحابه در شام جعل
کرده و از پیامبر نقل میکنند.
در ادبیات این دوره شاهد هستیم که امام حسین(ع) و پیروان ایشان بر این
مبنا حرکت میکنند که اگر به سنت پیامبر(ص) عمل نکنیم مسلمان میمانیم اما
هلاک میشویم یعنی اسم مسلمانی میماند اما رسم مسلمانی دیگر نیست. امام
علی(ع) در نهجالبلاغه هم بر همین مسئله تأکید میکند و میفرماید: سنت
عیار بقای امت است و سزاوار نیست که حاکم سنت پیامبر(ص) را تعطیل کند.
حضرت علی(ع) در زمان مواجهه با خوارج فرمودند که با خوارج با قرآن
مباحثه نکنید چون قرآن وجوه متفاوت و قابلیت تفسیر دارد، بلکه با سنت
پیامبر(ص) با آنها مباحثه کنید چون سنت شفاف است و نمیتوانند آن را
خاکستری کنند. این سخن را امام علی(ع) زمانی که هنوز سنت شفافیت خود را از
دست نداده بود بیان کرد، اما در زمان معاویه سنت، شفافیت خود را از دست
داد و صحابه که باید معیار میشدند خودشان مولد سنت بدل شدند و بدین سان
صحابه احترام خود را از دست دادند و نظم سیاسی تابع زور شد.
وقتی سنت آشفته میشود، دانش حدیث دچار بحران میشود، وقتی که دانش حدیث
دچار بحران شد هم دستگاه فقه دچار بحران میشود. یعنی دانشی که باید مبتنی
بر حدیث و آن هم مبتنی بر سنت واقع باید عمل امروز انسان مسلمان را توضیح
دهد دچار اختلال میشود و آشفتگی به همه جا سرایت میکند و این است مفهوم
بحران سنت.
در ادامه همین روند بود که در تعارض بین سنت برساخته که مبتنی بر وحدت
بود و سنت پیامبر(ص) که ایده اصلاحی امام حسین(ع) بود توانستند به جامعه یک
انتخاب سخت را پیشنهاد کنند که آیا حفظ وحدت مسلمانان بدون حفظ فرزند
پیامبر(ص) بهتر است یا حفظ فرزند پیامبر بدون حفظ اسلام بهتر است و مسلم
است که عوام میگویند که امام حسین(ع) در اولویت دوم قرار دارد و این است
که کربلا را میسازد.
حجتالاسلام محمدعلی مهدویراد خاطرنشان کرد: حضرت
زینب(س) 2 خطبه دارند یکی خطبه کوفه و دیگری خطبه شام که در این خطبهها
چنان با بلاغت، فصاحت و هیبت صحبت میکنند که افرادی از میان جمع
برمیخیزند و میگویند گویی علی(ع) است که سخن میگوید.
زینب(س) در مجلس یزیدی سخن میگوید که در آنجا نه اجازه سخنرانی دارد و
نه زمینه سخنرانی طولانی ممکن است به همین دلیل باید در فرصت کوتاهی که
ایجاد میشود، آنچنان جملات را در کنار هم قرار دهد که تمام تلاشهای
بنیامیه در طول تاریخ را به نابودی بکشاند و چنین میکند.
با نگاه به وقایع تاریخی پس از این سخنرانیها است که میتوان فهمید
حضرت زینب(س) در این سخنرانیها چه کردهاند. دشمنان 2 انتخاب داشتند یا
امام حسین(ع) را زنده نگهدارند و یا بکشند و چون فکر میکردند کشتن امام
حسین(ع) زیان کمتری دارد و میتوانند عواقب آن را کنترل کنند دست به کشتار
امام و یارانشان زدند و امیدوار بودند فریاد امام حسین(ع) در شنهای داغ
کربلا دفن شود ولی حضرت زینب(س) اجازه نداد چنین اتفاقی رخ دهد همچنان که
حضرت فاطمه(س) با خطبه خودشان نگذاشت آنچه در سقیفه برنامهریزی شده بود رخ
دهد. خطبه حضرت زهرا(س) بازسازی و بازگویی میراث بعثت است و خطبه حضرت
زینب(س) خط بطلان کشیدن بر همه تحریفی است که در 50 سال پس از وفات حضرت
رسول(ص) ایجاد شده بودند.
این رقابت شدید بود تا اینکه از میان بنیهاشم پیامبری ظهور کرد و همین
موجب شد بنیامیه بر عمق دشمنی خود بیفزایند و با پیامبر(ص) سر خصومت داشته
باشند. به نحوی که معاویه از اینکه نام حضرت رسول(ص) در اذان نماز گفته
میشود خشمگین بود و تلاش داشت نام حضرت رسول(ص) را محو کند.
در خطبه حضرت زینب(س) تمام فعلها خطابی است؛ تو کشتی، تو جنایت کردی،
تو رگهای فرزند رسول الله را بریدی، یعنی تو ای یزید چنین کردی و حالا در
این مجلس به کردهات افتخار میکنی اما مپندار که آنها که در راه خدا کشته
شدهاند مردهاند بلکه آنها زندهاند.
در مجلس یزید شرایط چنان بود که یکی از میان جمع بلند شد و خواست که
دختر امام حسین(ع) را به کنیزی از یزید بخرد. که حضرت زینب(س) به دروغگو
بودن یزید و جایگاهی که نباید در آن باشد اشاره کرد. همین مسئله باعث
برآشفتن یزید شد و گفت من خلیفهام و من شما را به اسارت گرفتهام و هر
کاری دلم بخواهد میکنم. زینب(س) فرمود هرگز این را خدا برای تو قرار نداده
مگر اینکه از دین ما خارج شوی و باز یزید گفت نه این دین ماست و بعد زینب
فرمود چرا اینقدر هرزگی و درندگی میکنی؟ شما به دین پدر من و برادر من
هدایت شدید. مگر وقایع مکه را یادت رفته که زیر برق شمشیر جد من ایمان
آوردید. شما برده بودید، آزاد شدید و تو آزادگی و حیثیت نداری برای چه
خلیفه شدهای.
نقش زن در اقتصاد خانواده
نشست علمی با موضوع «نقش زن در اقتصاد خانواده» در مرکز نمایشگاهها و همایشهای آستان قدس رضوی برگزار شد. عادل پیغامی عضو هیأتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: در
واقع، دین به عنصر زن نگاه ویژه دارد و اغلب مأموریتهای انسانی برعهده
مردهاست و زنان علاوهبر مأموریتهای انسانی، مأموریتهای ویژه جنسیتی
دارند که در نقشهای دختری، خواهری، همسری و مادری تعریف میشود.
درعینحال، این نقشها بدون خانواده معنا ندارد؛ چراکه ظرف تحقق این نقشها
خانواده است.
تصور اسلام از خانواده متفاوت از غرب است؛ چراکه نگاه غرب به خانواده
بهعنوان شرکتی دورهمی است که اصالت و هویت ندارد؛ اما در نگاه ما خانواده
اصالت دارد. بههمیندلیل، اقتصاد خانواده برای کشور اقتصادی بنیادین است.
وقتی قرار است اقتصاد مقاومتی داشته باشیم، باید در گام نخست اقتصاد
خانواده مقاومتی شود؛ زیرا ویرانی بنیاد خانواده هدف دشمن است.
در
شرایط فعلی، در عرصه صیانت از زن و خانواده در کشور کمبود قوانین وجود
دارد؛ چراکه کار خانگی بهعنوان شغل تشخیص قانونی و هویتی ندارد؛ ازاینرو،
صیانت از زن برای ما جدی است. در حالحاضر، نیاز است خانواده احیا شود.
قوانین نباید بهگونهای باشد که عنصر زن در آن نادیده گرفته شود؛ چراکه
محوریت زن و خانواده در قوانین فعلی نادیده گرفته شده و اکثر قوانین فردگرا
هستند؛ درحالیکه توجه به خانواده ضرورت است.
فمینیستها از عنصر زن سوءاستفاده کردهاند تا او را برای تحویل و
آمادهسازی به نظام اقتصادی آماده سازند. این موضع مربوط به نظام غرب است
که زن را برای تبلیغات و کار ارزان میخواهد و فمینیستها نمیگذارند حقوق
زن در اسلام بهطورکامل گفته شود.
نقش عنصر زن در این عرصه بیشتر از مرد و گاه منحصربهفرد است؛ یعنی
مردان توانایی انجام آن را ندارند. ما به حضور زنان در جامعه اعتراض نداریم
و نگاه سنتی که نگاه زنِ محبوس در خانه است، نگاه انقلاب اسلامی نیست.
برای حضور اجتماعی اثرگذار زن باید از او حفاظت و صیانت و عرصههایی برای
آنان تعیین شود که دیگران توانایی ورود در آن را نداشته باشند و بهدنبال
آن زنان ارزش پیدا میکنند.
در برخی کشورهای اروپایی، مهدکودکها در
حال برچیدهشدن است و گفته میشود کودک در خانه باید بزرگ شود. مادران شاغل
باید فرزند خود را به خانواده دیگری بسپارند؛ چراکه کشور با خانواده
پیشرفت میکند.
جهاد اقتصادی مجاهد میخواهد و مجاهدان در این مسیر باید در خانواده
تربیت شوند و سپس در آموزشوپرورش تکامل یاید. باوجوداین، درحالحاضر وضعیت
این نهاد بهگونهای است که نقش خانواده را کمرنگ کرده است.
http://www.RaheNou.ir/fa/News/81639/بررسی-عاشورا-الگوی-چگونه-زیستن-و-نقش-زن-در-اقتصاد-خانواده