راه ترقی
احتمال جنگ ميان ايران و آمريکا؛ خاورميانه در مسير آرماگدون يا نبرد سرنوشت ساز
دوشنبه 25 بهمن 1395 - 1:20:27 PM
آريا
راه نو- "لوئيس رنه پرس"، در مقاله اي در "يو اس نيوز اند ورلد ريپورت" (آمريکا) با عنوان "مسير سربع به سوي آرماگدون يا نبرد سرنوشت ساز" اين سئوال را مطرح کرد که :
آيا اين احتمال وجود دارد که ترامپ در خاورميانه جنگ هسته اي به راه اندازد؟
«اگر دشمن اشتباه کند، موشک هاي ما غرش کنان بر سر آنها فرود خواهند آمد» - سردار حاجي زاده فرمانده نيروي هوايي سپاه ايران.
در صورتي که همه عوامل مناسب در نظر برسند، اين احتمال وجود دارد که دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريکا عليه ايران به اقدام نظامي کم و بيش گزينشي دست بزند. جمهوري اسلامي که حداقل براي حملات تلافي جويانه نظامي معين به هيچ وجه گزينه مهمي در اختيار ندارد - نيروهاي نظامي آمريکا در منطقه يا اهداف خاصي در اسرائيل را هدف قرار خواهد داد. ترکيب و آرايش دقيق اهداف گزينش شده ايران به هر شکل که باشند، حملات تلافي جويانه تهران به طور مشخص به گونه اي طراحي مي شوند که موجب حملات متقابل (حتي هسته اي) عظيم دشمن نشود. البته، اين نوع حملات تلافي جويانه در رابطه با اسرائيل به احتمال، در کنار ساير موارد، شامل تکيه قابل توجه ايران به نيروهاي شبه نظامي وابسته به خود يعني حزب الله مي شود.
در همه اين محاسبات حيرت آور، البته، عقلانيت کامل در دو طرف نيز بايد در نظر گرفته شود. اگر، براي مثال، رئيس جمهور جديد آمريکا با ضربه نخست خود (حمله اي که واشنگتن از آن، طبق قانون، همچون قانون بين المللي دفاع پيشگيرانه مشروع همه تدابير احتياطي را کاملاً کنار بگذارد در آن صورت پاسخ ايران، اعم از منطقي يا غير منطقي، متناسب به حمله آمريکا خواهد بود، يعني پاسخي به نسبت شديد. در چنين حالت پرتنشي، به کارگيري محتاطانه سلاح هاي هسته اي در مرحله بعدي جنگ را نمي توان منتفي دانست.
البته، چنين حرکتي بايد از جانب آمريکا و يا اسرائيل صورت گيرد. اين نوع نتيجه گيري مسلم، از اين جهت واقعيت دارد که ايران از جنبه عملياتي هنوز قدرت هسته اي نيست. در چنين موقعيتي، ترامپ به ويژه در رابطه با همه مسايل از موضع توسل به قدرت پيروي مي کند، شايد به راهبرد«سگ ديوانه» در برابر ايران متوسل شود. در اين جا، رئيس جمهور آمريکا در آخرين لحظه از خود گرايش به راهبرد «تظاهر به بي منطقي» يا آنچه که من در آخرين کتاب ها و رساله هاي خود «عقلانيت مبتني بر تظاهر به بي منطقي» ناميده ام، نشان خواهد شد.
جالب اين که اين نوع اتکاء باقيمانده [رئيس جمهور آمريکا] در حالي که به لحاظ شهودي، معقول و به ظاهر جذاب به نظر مي رسد، اما مي تواند تأثير معکوس داشته باشد و در نتيجه مي تواند راهگشاي «مسير رو به آرماگدون يا نيرد سرنوشت ساز»، جنگي بي پتيتم شود.
اگر، از طرف ديگر، حمله نخست دفاعي «يا مجازات گونه» ترامپ عليه ايران به طور مشخص زياد سنگين و مخرب نباشد، ايران کاملاً منطقي، به احتمال زياد سعي خواهد کرد که در پاسخ حملات تلافي جويانه «محدود» انجام دهد. اما اگر حملات آگاهانه منطقي و حساب شده ترامپ عليه ايران، دانسته يا ندانسته، عليه اين کشور با [فرض وجود] رهبريت بي منطق و غير عقلاني انجام شود، در اين حالت، پاسخ ايران «موشک هاي غرش کنان» يا حملات تلافي جويانه کامل خواهد بود. به احتمال اين نوع پاسخ پيش بيني نشده، غير هسته اي، ايران مي تواند آميزه اي از اهداف هنوز معين نشده اسرائيل و آمريکا را هدف قرار دهد..
براي حال حاضر، حداقل، حملات تلافي جويانه موشکي ايران عليه اهداف و پرسنل آمريکا بيرون از خاک آمريکا صورت خواهند گرفت و [البته شامل سرزمين آمريکا نمي شود]. اما اين پيش بيني محدود کننده شامل اهداف موجود در اسرائيل نمي شود. در مقابل، در هرگونه حمله تلافي جويانه ايران عليه اسرائيل به احتمال تأسيسات نظامي اين کشور هدف قرار خواهند گرفت که در ضمن شامل شمار قابل توجه اي از شهروندان بدون محافظ و زير ساخت هاي فرعي مي شود.
«بازي» راهبردي پيش رونده، ولو اين که توسط دشمنان منطقي هم انجام شود، طلب مي کند که هر رقيب به طور سرسختانه براي به دست آوردن «سلطه مبتني بر تنش و تشديد» تلاش کند. متأسفانه، پويايي دروني کاملاً غيرقابل پيش بيني اين قبيل درگيري ها است که دورنماي جدي سناريوي «آرماگدون يا نبر د سرنوشت ساز» واقعي را تحقق مي بخشد. در ضمن اين پيامد غير قابل تحمل مي تواند از طريق افزايش تنش هاي غير منتظره توسط يکي يا هر سه بازيگر ملي سلطه به وجود آيد يا از طريق جهش و حرکت تخريب کننده ناگهاني و چشمگير ايران، اسرائيل يا آمريکا پديد آيد.
وقتي اين وضعيت پيچيده را به طور سودمند رمز گشايي مي کنيم تنها نکته کاملاً قابل پيش بيني اين است که همه آنها غير قابل پيش بيني هستند. براي نمونه، حتي طبق بهترين يا خوش بينانه ترين ارزيابي ها درباره عقلانيت دشمن، همه تصميم گيرندگان دست اندر کار بايد به مواردي چون برآورد غلط، خطا در اطلاعات، استفاده غير مجاز از سلاح هاي راهبردي، نقض و خطاي کامپيوتري يا مکانيکي، موارد دفاع هاي سايبري بد تشخيص داده شده، جنگ سايبري و حتي کودتاي خصمانه توجه داشت.
در تحليل نهايي، مشارکت کنندگان و شهروندان مطلع در اين بازي هاي راهبردي به شدت پيچيده، بايد بياد داشته باشند که از لحاظ رياضي بي معنا است که احتمالات دلگرم کننده را به رويدادهاي منحصر به فرد نسبت دهيم. از آن جا که جنگ واقعي هسته اي به واقع معرف چنين رويدادي است، رويدادي با «همياري»، تعاملات و نقاط تلاقي کاملاً غير منتظره، ما هرگز با دقت اطمينان بخش نمي توانيم پيش بيني کنيم که احتمال چنين درگيري وجود رخ خواهد داد يا خير. در واقع، اگر ترامپ با چنين پيش فرض به اشتباه نامشخص به ايران حمله کند که ژنرال هاي او هم اکنون «همه چيز را پوشش داده و فکر همه کارها ر ا کرده اند»، بايد هشدار نظامي کلاسيک کارل ون کلاوزويتز را به او يادآوري کرد: اين که مدت ها پيش از اين که برنامه ريزان نظامي بتوانند حتي جنگ هسته اي را تجسم کنند، ژنرال بزرگ پروس درباره اين «اختلاف» يا «تفاوت بين جنگ روي کاغذ و جنگ واقعي [در ميدان عمل] هشدار داده بود.
اعم از اين که ترامپ اين تفاوت را دست کم يا ناديده بگيرد، اما اين تفاوت مي تواند خاورميانه متزلزل را به سوي آرماگدون يا نبرد سرنوشت ساز گريزناپذير سوق دهد.

http://www.RaheNou.ir/fa/News/8527/احتمال-جنگ-ميان-ايران-و-آمريکا؛-خاورميانه-در-مسير-آرماگدون-يا-نبرد-سرنوشت-ساز
بستن   چاپ