چاپ

راه نو- مهدي مطهرنيا، کارشناس مسائل سياسي در گفتگو با خبرنگار سياسي آريا در خصوص مطرح شدن نام آقايان بذرپاش و پزشکيان براي نامزد شدن در انتخابات رياست جمهوري سال 96 ، گفت: اساسا مطرح شدن کانديداهاي متفاوت در جبهه اصولگرايي و اصلاح طلبي از سوي رسانه هاي گوناگون در وضعيت حال حاضر، به دو هدف صورت مي پذيرد؛ هدف نخست، ارزيابي و نظرسنجي غير مستقيم رسانه اي از جهت بررسي فيدبک ها يا بازخوردهاي مطرح شدن اين شخصيت ها در فضاي سياسي در جهت مديريت انتخابات آينده از سوي احزاب و جريان هاي گوناگون سياسي صورت مي گيرد. هدف دوم؛ نشانه هايي از عمليات رواني جبهه هاي گوناگون در جهت سنجش اوزان تحرکي يکديگر، با مطرح کردن کانديداهاي مختلف و گرفتن بازتاب هاي گوناگون برخورد با اين کانديداها در جهت تاثيرگذاري بر انتخابات آينده رياست جمهوري مي باشد. فلذا نه پزشکيان و نه بذرپاش، هيچکدام را نمي توان به عنوان کانديداهاي نهايي مورد توجه قرار داد. شايد بتوان گفت اگر با هر کدام از اين دو در جبهه اصلاح طلبي و در جبهه نو محافظه کاران ايراني گفتگو کنيم، بعيد به نظر نمي رسد که هر دو اين جهت گيري را تکذيب کنند. لذا بايد گفت که از اين به بعد که اساسا تکليف آقاي روحاني براي انتخابات بعنوان کانديداي جناح تحول گرا مطرح شده است، عمليات رواني و افکارسنجي هاي غيرمستقيم از طريق مطرح کردن کانديداهاي گوناگون در محافل مختلف سياسي مطرح و تلاش مي شود در ضمن افکارسنجي، در جهت گيري افکار عمومي من باب انتخابات تاثير بگذارد. پس مطرح شدن شخصيت هايي چون پزشکيان و بذرپاش را بايد در اين چارچوب مورد توجه قرار داد.
اين کارشناس مسائل سياسي در ادامه گفت: اصلاح طلبان از دوم خرداد سال 86 و پيروزي دولت اصلاحات که برايشان غيرمترقبه بود، دو تجربه بسيار سخت ديگر را در انتخابات اندوخته دارند؛ تجربه سال 1384 و عدم غرض ورزي سياسي از سوي اصلاح طلبان در آن دوره و در نتيجه روي کار آمدن نو محافظه کاري مانند آقاي احمدي نژاد در حوزه سياست به عنوان يک شگقتي تاريخي در سال 84 و سپس انتخابت 88. از اين جهت اگر اصلاح طلبان به سمت و سوي ايجاد تفرقه و تشدد ميان کانديداها پيش بروند، نه تنها خلاف حافظه تاريخي خود عمل کردند بلکه در غرض ورزي سياسي آنها نيز تشکيک بوجود خواهد آمد. اما در عين حال، اصلاح طلبان آنقدر تجربه از انتخابات اندوخته اند که کانديداي پوششي خود را نيز در انتخابات دارا باشند.
مطهرنيا در پايان با توجه به برگزاري همزمان انتخابات شوراي شهر و انتخابات رياست جمهوري، تصريح کرد: مردم ايران در حوزه راي دهي آرام آرام از حالت طفوليت به نوجواني و جواني و طراوت رسيدند. انتخابات مجلس شوراي اسلامي و برنده شدن ليست هاي مشخص با تعاريف معين در شهرهاي بزرگ و حتي در دور دوم انتخابات مجلس شوراي اسلامي در سال 1395 نشان از نوعي تحول دروني در جهت گيري مردم در راي دهي دارد، که گرايش به احزاب و جناح هاي هاي سياسي به جاي اشخاص را نشان مي دهد. در انتخابات آينده نيز نه به طور مطلق اما به طور نسبي نسبت به گذشته، مردم ايران به سمت و سوي راي دادن به ليست هاي انتخاباتي رغبت بيشتري از خود نشان خواهند داد. احزاب و جناح هاي سياسي هستند که بايد در ليست هاي خود به گونه ي عمل کنند که افرادي را بتوانند معرفي نمايند که اين افراد کارآمدي هاي خود را در زمينه هاي مدنظر در شوراي شهر داشته باشند. امروز شوراهاي شهرهاي بزرگ ايران از اهميت جدي به ويژه انتخاب شهرداران برخوردار است و در آينده با توجه به روندي که پيش روي جامعه ملي ايران وجود دارد، شهرداران و انتخاب شهرداران از ويژگي چند جانبه تري نسبت به گذشته، برخوردار خواهد شد. بنابراين معتقد هستم بويژه در شهرهاي بزرگ و مراکز استانها نسبت به گذشته ، جهت گيري و جوزدگي از سمت شخص و شخصيت ها به سمت ليست هاي انتخاباتي گرايش بيشتري پيدا خواهد کرد.