راه ترقی
لطفا بادبان‌ها را پايين بکشيد
سه شنبه 2 خرداد 1396 - 1:30:48 PM
بهار
راه نو- حال با توجه به خواستگاه دولت مستقر که در انتخابات روزهاي قبل نيز به عنوان جريان مورد اعتماد از سوي مردم انتخاب گرديد، تحليل رفتار سازماني جريان اصولگرا لازم به نظر مي‌رسد. پس از سال 84، جريان اصولگرايي به شدت با بحران مشروعيت مردمي مواجه گرديده است. به گونه‌اي که حتي اين عدم مقبوليت عمومي، گاهي تا سر حد ناديده گرفته شدن بزرگان اين جريان پيش رفته است. مواجهه ديدگاه‌هاي اصلاح طلبانه و جريانات اصولگرا همواره مردم را در انتخاب‌هاي مختلف همراهي مي‌نمايد. حتي در زماني که اصلاح‌طلبان از سوي هسته سخت حاکميت از هرگونه فعاليت اجتماعي محروم گرديده بودند، باز هم نحله‌هاي فکري اين جريان اصيل نقش پر رنگي را در معادلات سياسي داخلي ايفا مي‌نمود. در ابتدا با تاييد و تاکيد بر اصل مقبوليت و مشروعيت مردمي، لازم است تعريف مشخصي از اين اصول مطرح شده ارائه گردد.

مقبوليت و مشروعيت يک نظام سياسي و يا يک جريان خاص فکري الزاما به معناي پيروزي در يک انتخابات نيست. بدين معنا که يک جريان سياسي در صورتي مي‌تواند مدعي مشروعيت مردمي گردد که درصد آراي موافق و همراهان سياسي اش، نسبت به کل جمعيت از درصدي قابل قبول تشکيل شده باشد. به عبارتي، پيروزي صرف يک جريان سياسي را با کسب حداقل‌هاي ممکن و در شرايط عدم حضور رقيب نمي‌تواند به معناي مشروعيت مردمي يک جريان محسوب کرد و بنا بر همين قاعده مطرح شده به جرات مي‌توان ادعاي شکست‌هاي متوالي جريان اصولگرايي را در 12 سال گذشته مطرح نمود. آنچه در اردوگاه اصولگرايان بيش از هر چيز جلب نظر مي‌کند، پافشاري اين جريان بر اصول لايتغير خود است که بارها با نفي مردمي مواجه شده است. جريانات اصولگرا بعد از پذيرفتن شکست‌هاي متوالي و با تکيه بر ارکان غيرانتخابي حاکميتي که در اختيار اين جريان سياسي قرار داشته و دارد، تمامي مساعي خود را صرف تزريق همان گفتمان سابق با رويکردها و آرايش‌هاي جديد نموده است که نتيجه‌اي جز شکست براي اين گفتمان سياسي به همراه نداشته است. شايد بزرگترين ايراد وارده بر شاکله جريان اصولگرا همين عدم تغيير در زيرساخت‌هاي عملي و رفتاري مي‌باشد که بدون کمترين توجه به خواست عمومي مردم، امروزه تبديل به پاشنه آشيل اين گفتمان سياسي شده است.

افزايش سطح آگاهي عمومي و سير نسبتا آزاد اطلاعات، به عنوان دو بال حامي جريان اصلاح طلبي، راهي جز پذيرش شکست‌هاي متوالي را براي اصولگرايان باقي نمي‌گذارد. تکيه زدن بر ارکان قدرت، ناديده گرفتن خواست عمومي، اعتماد کامل بر قدرت ثروت و منصب جهت شکل دهي خواست عمومي، پافشاري بر ادبيات قيم مآبانه و. . . جملگي سبب‌ساز برداشت‌هاي پر ايراد و اشتباه از لايه‌هاي اجتماعي مي‌گردد. جريان اصولگرا، در ساليان گذشته بدون توجه به ايرادات گفتماني خود، تنها به دنبال کسب جايگاه‌هاي قدرت در جامعه بوده است و در اين راه در بهترين حالت توانسته در ميداني پيروز باشد که مردم در آن ميدان حاضر نشده اند. اين نوع کسب قدرت که البته در سه انتخابات گذشته با حضور مردمي به شکست سنگين اين گفتمان انجاميده است، زنگ خطري است براي اصولگراياني که غير از معادله قدرت، به خواست ملت نيز احترام مي‌گذارند. شايد بيراه نباشد که متفکران اصولگرا، بدون توجه به دو مولفه ثروت و قدرت و با اتکا بر خواست عمومي ملت، يک‌بار هم که شده، کرم ابريشم عقايد خود را در پيله نگه دارند تا بتوانند پروانه‌اي را تحويل جامعه رو به پيشرفت ايران بدهند.

جلب اعتماد عمومي، حفظ جايگاه سياسي در فضاي اجتماعي، توان استفاده از پتانسيل‌هاي نهفته اجتماعي در راستاي نيل به اهداف و هم آوايي گروه‌هاي اليت سياسي يک جريان با توده مردم، هنري است که جريان اصولگرايي در دو دهه گذشته فاقد آن بوده است.باشد تا اين بار جريان اصولگرا، بادبان‌هاي قدرت طلبي را پايين بکشد و با بازنگري ريشه‌اي در رفتارهاي سازماني و بنيان‌هاي عقيدتي خود، امکان بروز ريشه دار را در سطح جامعه به‌دست بياورد.

http://www.RaheNou.ir/fa/News/9145/لطفا-بادبان‌ها-را-پايين-بکشيد
بستن   چاپ