ظريف: هديه خروج از برجام را تقديم ترامپ نميکنيم
سياسي
بزرگنمايي:
راه نو- گزيده اظهارات محمدجواد ظريف در گفتوگو با روزنامه «ايران» را در ادامه ميخوانيد:
*
ما امروز جزو معدود کشورهايي هستيم که در غنيسازي هيچ محدوديتي نداريم،
اين در حالي است که تعداد قابل توجهي از کشورهاي دنيا اين امکان را ندارند
زيرا بر اساس قرارداد «يک، دو، سه» که با امريکا ميبندند بايد غنيسازي
خود را محدود کنند ولي درباره ايران شوراي امنيت اين حق را به رسميت شناخته
است و حتي از کشورها خواسته با ما همکاري کنند. در کنار آن تهديدهايي که
عليه ايران بوده رفع شده، اين به معني پايان خصومتها نيست بلکه تهديدهايي
که با استفاده از بهانه هستهاي عليه ايران وجود داشت به طور کامل کنار
رفتهاند. در حوزه موانع اقتصادي نيز اصليترين مسائل کنار رفتهاند. نفت
ما به فروش ميرسد، پول به کشور وارد ميشود، بعضي بانکها هنوز با ما
همکاري نميکنند که اين به ديگر مسائل مربوط ميشود و برجام عملکرد خود را
در اين حوزه با موفقيت به ثبت رسانده است.
* امريکاييها براي آنکه ما
به تمام ظرفيتهاي برجام نرسيم همه گونه بدعهدي کردند ولي اين به معناي
آن نيست که برجام توافق موفقي نبوده. در اکثر حوزهها به تمام خواستههاي
خود رسيدهايم و در بعضي حوزهها به بخشي از خواستههاي خود دست يافتهايم.
اين به معناي آن نيست که امريکا حسن نيت داشته يا لطفي به ما کرده، بلکه
اين دستاوردها با حضور مردم در انتخابات و پيشرفتهاي علمي کشور ممکن شده
است و از اينرو آنها ناگزير شدند پاي ميز مذاکره بيايند و حقوق ما را به
رسميت بشناسند. البته خصومتهاي آنها در ديگر حوزهها هنوز به جاي خود باقي
است و تمام تلاش خود را در آن بخشها به کار ميبندند.
* ضمن آنکه ما
بايد بدعهديهاي امريکاييها را اعلام کنيم و به جهان بگوييم که به امريکا
نميتوان اعتماد کرد، همان طور که در عمل موفق بوديم و امروز حتي دوستان
امريکا اذعان ميکنند که نميتوان به دولت ايالات متحده اعتماد کرد، همزمان
هم بايد خود را باور کنيم و اينکه ثابت کرديم با توان خود، هدايت رهبري
معظم انقلاب، شجاعت رئيس جمهوري و پيگيري تيم مذاکرهکننده حقوق خود را در
جهان تثبيت کنيم. اين امري مهم است که نبايد آن را فراموش کرد.
* افراد
جديدي را به تحريمهاي گذشته اضافه کردند که اگر مرتبط با مسائل هستهاي
باشد نقض برجام است و اگر نه، با وجود آنکه غيرقانوني است و ما به صراحت با
آنها مخالفيم، وارد حوزه برجام نميشود چون ما پيرامون ديگر مسائل با
امريکا مذاکرهاي نداشتيم.
* تحريمهايي که برجام برداشته، برنگشته است.
اگر امروز ميبينيم که بانکها در همکاري تعلل دارند چند علت دارد، يکي
اينکه فضاي رواني در چندين سال گذشته عليه اقتصاد ايران ايجاد شد که شکستن
آن دشوار و زمانبر است. دوم اينکه بانکهاي اروپايي در طول سالهاي تحريم
تعهداتي به امريکا دادهاند که هنوز پابرجاست. مشکلات ديگري هم مربوط به
مقررات مالي و پولشويي است که به دليل دوري ايران از فضاي جهاني به وجود
آمده و نياز به تغيير دارد.
* امريکا با اقدامات خود به دنبال آن بوده
است که با متشنج کردن فضاي بينالمللي امکان سرمايهگذاري در ايران را از
بين ببرد که ما آن را نقض برجام ميدانيم. هيأت نظارت بر برجام تصميم
ميگيرد که برجام در چه سطحي نقض شده و بر اساس آن ما تصميم ميگيريم که در
چه فضايي به آن واکنش نشان دهيم.
* مسائلي مانند تأخير در نهاييکردن
قراردادهاي اقتصادي يا سنگاندازي که امريکا در اجلاس اخير گروه 20 در
دستور کار داشته از سوي ايران مطرح شد که در پايان تمام طرفها بار ديگر بر
لزوم اجراي کامل برجام تأکيد کردند که همه بايد به آن متعهد باشند و بحث
در زمينههاي مختلف هم ادامه دارد. در اين حوزه بايد به دقت توجه داشت که
آنچه نقض شده، در کدام حوزه است.
* اينکه يک ماده برجام در کجا عملياتي
شود يک بحث و اينکه يک تخلفي از برجام به اطلاع کميسيون برسد يک مسأله ديگر
است. ما شکايت کرديم از اقدام امريکا اما اينکه اين مسأله به معني تقابل و
خروج از توافق باشد، اتفاق نيفتاده است.
* در نامههايي که ما نوشتيم
به طور خاص مصاديق را توضيح دادهايم که بعضي از مسائل مانند قرارداد
ايرباس با پيگيريهاي صورتگرفته حل شد و بعضي مسائل هنوز حل نشده است ولي
اينکه به مرحلهاي برسد که ما بخواهيم از برجام خارج شويم، قطعا در دستور
کار نبوده و در شرايطي که هنوز حوزههاي رسمي و اصلي برجام کار ميکند، ما
هديه خروج ايران از برجام را به آقاي ترامپ نخواهيم داد.
* گزينه خروج
بر اساس متن توافق روي ميز قرار دارد يعني اين خبر و اتفاق جديدي نيست. در
ماده 36 توافق و در قطعنامه شوراي امنيت هم به ايران اين امکان داده شده و
بهعنوان حق ما به رسميت شناخته شده است. برجام بر اساس بياعتمادي متقابل
نوشته شده، نه بر اساس اعتماد متقابل و در هر جمله از برجام اين بياعتمادي
به چشم ميخورد. ما تحت هدايت رهبري نظام همواره به امريکا بياعتماد
بوديم و اين موضوع را در برجام نهادينه کرديم.
* گزينههاي ديگري نيز
مطرح است که اروپاييها هم در آن سهيم هستند. ايران بايد تصميم بگيرد که
آيا ماندن در برجام منافعش را تضمين ميکند يا خروج از آن. اروپاييها نيز
از برجام منافع دارند و از اينرو نميخواهند فضايي به وجود بيايد که
امريکا براي آنها تصميم بگيرد و همين رويکرد نيز به خوبي خود را در طول
ماههاي گذشته نشان داده و تداوم دارد لذا انتخابهاي ما تا حدي به رفتار و
مقاومت اروپا در برابر بدعهديها و تخلفات امريکا بستگي دارد که اکنون
نشانههاي اميدوارکنندهاي از اين مقاومت اروپا را در برابر مصوبه جديد
مجلس امريکا ميبينيم.
* ما همواره گفتهايم که همه قصورها و اشکالات بر
گردن ماست. هيچ کس در اين موضوع ترديدي ندارد و رهبري ما را هدايت
ميکردند و ما مديون اين هدايت هستيم. ما گزارشهاي ريز کار را خدمت رهبري
انقلاب ارائه ميکرديم، ايشان هرجا مصلحت ميديدند وارد جزئيات ميشدند و
هر جا مصلحت ميديدند به هدايت کلي اکتفا ميکردند. ايشان نيز فرمودهاند
که ما خدمت ايشان گزارشها را ارائه کردهايم. ما تمام تلاش خود را
کردهايم و هر جا اشکالي وارد است، از ماست.
* امروز مخالفان به جاي
ادامه ادعاها بايد پاسخگوي پيشبينيهاي سراپا اشتباه خود باشند. بايد
بگويند که وقتي از هواپيماي کاغذي بر آسمان انتخابات صحبت ميکردند چرا همه
پيشبينيهايشان غلط در آمد.
* ما به برجام افتخار ميکنيم و آن را
دستاورد بزرگي براي نظام ميدانيم و لذا نيازي نداريم مسئوليت اين دستاورد
را از خود دور کنيم. شما به همين لايحه جديد مجلس امريکا نگاه کنيد. برجام
دست کنگره امريکا را براي تحريم عليه ايران تا آنجا بسته است که حتي وقتي
ميخواهند تحريمهاي شديد عليه ايران وضع کنند مجبور ميشوند تحريمهاي
گذشته را تجميع کنند. اين را مقايسه کنيد با 5 سال قبل که هر سال دو بار
تحريمهاي جديد و در حوزههاي اساسي وضع ميکردند و دنيا هم از آنها تبعيت
ميکرد و حالا براي همين تجميع تحريمهاي قبلي دنيا با آنها مخالفت ميکند.
يا در همين لايحه تحريمهاي ايران را با تحريمهاي روسيه مقايسه کنيد و
ببينيد اگر برجام نبود امريکاييها در چه حوزههايي ميتوانستند عليه ما
اقدام کنند.
* ما در برابر بدعهدي امريکا با صلابت صحبت ميکنيم و در
برابر خودشان هم اين حرفها را ميزنيم. ما حرفهاي محکم خود را مثل برخي
دوستان در مقابل جمعي که براي ما تکبير بگويند بيان نميکنيم بلکه در
امريکا و در مقابل امريکاييها و رسانههاي آنها و نخبگان سياسي آنها با
کمال قدرت و صلابت مطرح کرديم.
* آقاي ترامپ توانسته ساختار سياسي
امريکا را دور بزند و بعد از هفت ماه هنوز وزارتخانهها در بدنه و پستها
خالي هستند و لذا ساختاري شکل نگرفته که بتواند عقلانيت ساختاري را حاکم
کند. لذا اين توقعي که قبل از ورود ترامپ به کاخ سفيد وجود داشت که نهادها
بر اراده سياسي يک نفر حاکم ميشوند فعلا عمل نکرده و بسياري از تحليلگران
از آن بهعنوان يک پديده نام ميبرند.
* من قبل از انتخابات پيشبيني
ميکردم که ترامپ انتخاب شود ولي پيشبيني همه اين بود که پس از انتخاب وي،
ساختار سنتي حزبي کار اجرايي را بهدست ميگيرد اما بر خلاف پيشبينيها
حزب جمهوريخواه حاکم نشده است.
* هنوز سياست ترامپ در قبال ايران در
حال شکلگيري است. البته مجموعه نهادهاي امريکا هيچوقت رابطه خوبي با
ايران نداشتند و از گروههاي فشار تأثيرپذير بودند. الان اين سازمانها که
احتياط بيشتري دارند، نقش کمي در سياستگذاري ايفا ميکنند و لذا بياحتياطي
در رفتارها بيشتر است. اينکه مجموعه رفتار دولت قبل با امروز تفاوت جدي
داشت يک واقعيت است اما اينکه ديدگاه و رفتار مجموعه حاکميت سياسي امريکا
نسبت به ايران منفي بوده، بدون ترديد است.
* قرار ما بر اين بوده که
مذاکرات بر سر برجام ادامه داشته باشد تا مطمئن باشيم که بدعهدي امريکا به
برجام ضربه نزند. هنوز مبناي رفتار ما گفته رهبر معظم انقلاب است که
فرمودند ما رفتار امريکا در برجام را ميآزماييم و بر اساس آن عمل ميکنيم.
تا حالا امريکا در اين آزمون موفق نبوده و در آينده اگر تحولي صورت بگيرد،
در همان زمان بايد صحبت کرد. اين تمايل همواره از سوي امريکا وجود داشته
اما اين ما هستيم که بايد تصميم بگيريم که آيا اين دولت به تعهدات خود
پايبند است که بتوان در حوزههاي ديگر با آنها کار کرد يا خير.
* به نظر
من آقاي ترامپ تلاش ميکند که با کمترين هزينه از بهرهبرداري ايران از
منافع برجام جلوگيري کند و به همين دليل است که فضاي تنشآلود را حفظ کرده و
حتي زماني که ميخواهند تمديد تعليق تحريمها را اجرايي کنند اظهارنظرهاي
تند ميکنند اما تا اينجا موفق نبودند زيرا سرمايهگذاريهاي جديد در ايران
مانند قرارداد نفتي توتال نهايي شده و اين نشاندهنده موفق نبودن دولت
ترامپ حتي در همين سياست ايجاد فضاي نامطمئن اقتصادي است.
* مهم اين است
کشوري که هر روز تحريم جديد عليه ايران وضع ميکرد و بقيه کشورها را به
دنبال خود ميکشيد، امروز دستاورد برجام اين است که امريکا ميترسد با خروج
از برجام متحمل هزينه شود و آزادي عمل خود را به طور کامل از دست داده
است.
* برخي کشورهاي منطقه، بيشتر بهدنبال آن هستند که ترامپ را همراه
خود کنند زيرا در زمان اوباما آنها نگران بودند که او وارد بازي آنها
نميشود. ما هيچ مشکلي با همسايگان خود نداريم بلکه بعضي از کشورهاي همسايه
ما هستند که مشکلات ذاتي در داخل جوامع خود دارند و تلاش ميکنند با
دشمنسازي از ايران اين مشکلات را فرافکني کنند. اوباما دست اين کشورها را
خوانده بود و ميگفت بايد از فرافکني خودداري کنيد. مشکلات شما به ايران
ربطي ندارد. ما معتقديم امنيت در کشورهاي همسايه ما، امنيت کشور ماست و اگر
ناامني به وجود بيايد براي ما نيز هزينهساز است. از اينرو ما بهعنوان
يک کشور با ثبات و امن به دنبال ناامني نيستيم. اين کشورها تا پيش از برجام
مشکلات خود را در سايه ايرانهراسي مخفي ميکردند اما امروز اين امکان را
از دست دادهاند و به دنبال آن هستند که با وارد کردن امريکا به بازيهاي
منطقه دستاويزي جديد پيدا کنند. ما ميگوييم آنچه عليه ايران ميگويند
واقعي نيست و به جاي اين صحبتها بيايند با همکاري ايران خطرات مشترک مانند
افراطگرايي را رفع کنند، خطراتي که خود ساخته است و آنها خود پول
شکلگيري آنها را دادهاند و حالا گريبان خودشان را گرفته است. اشتباه آنها
اين است که هيولاي افراطگرايي خطر ذاتي که دارد بيش از همه براي خودشان
است و از اينرو به نفع آنهاست که با ايران همکاري کنند.
* (آيا اين
امکان وجود دارد که امريکا وارد بازي سياسي ضد ايراني برخي کشورهاي منطقه
شود؟) تاکنون سياستهاي اعمالشده، سياست خصمانهاي بوده است. به نظر
ميرسد که فعلا در بيان همين سياست دنبال ميشود. در عمل اما به نظر ميرسد
امريکاييها مشکل اصلي يعني ناتواني دولتهاي منطقه در برآوردن نيازهاي
مردم خود را ميفهمند و اميدواريم که درک کنند اين منطقه نياز به درگيري و
جدال جديد ندارد. آنها در سوريه ديدند که بهترين دفاع در مقابل داعش،
مقاومت مردم بود و همين روند ميتواند در ساير حوزهها نيز در نظر گرفته
شود.
* تا جايي که به وزارت خارجه مربوط است، ما تمام توان خود را براي
خدماترساني به آنها (ايرانيان مقيم خارج) در نظر گرفتهايم. هيچ جا خانه
انسان نميشود و ما اميدواريم که آنها براي سرمايهگذاري و بازگشت اقدام
کنند زيرا امروز هيچ بازاري به اندازه ايران سودآور نيست و اگر تنها
ايرانيان داخل کشور اطمينان و اميد پيدا کنند و سرمايههاي خود را در ايران
بهکار توليد بيندازند و ايرانيان خارج از کشور نيز سرمايههاي خود را
وارد کنند شايد ما در بسياري از حوزهها ديگر نيازي به جذب سرمايه خارجي
نداشته باشيم.
-
يکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۲:۱۸:۰۳ PM
-
۱۴۶۰ بازديد
-
آريا
-
ظريف
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/10614/