سلفي حاشيه ساز با موگريني/ قربانيان قرن مستند!
سياسي
بزرگنمايي:
راه نو- واکنشها به صحنهي اشتياق چندتن از نمايندگان مجلس براي گرفتن عکس سلفي با
«فدريکا موگريني» مسئول سياست خارجي اتحاديهي اروپا همچنان ادامه دارد و
اين حاشيهاي است که بر متن مراسم تحليف غلبه کرده و حضور مقامات 105 کشور و
9 سازمان بينالمللي شامل 8 رئيس جمهور و 19 رئيس مجلس و بيش از 90 هيأت
بلندپايه را از مرکزيت توجه افکار عمومي محو کرده است.
متن مراسم تحليف
روز شنبه تنها چند ساعت توانست آنتن شبکههاي رسانهاي را به خود اختصاص
دهد. بعدازظهر همان روز کمکم تصاوير مربوط به سلفي گرفتن تعدادي از
نمايندگان مجلس با يکي از مقامات اروپايي در رسانههاي اجتماعي فضاي مجازي
منتشر شد و توانست خيلي زود اصل ماجرا را به فراموشي بسپارد.
مطبوعات
رسمي نيز که معمولاً يک فاز عقبتر از فضاي مجازي وارد ماجرا ميشوند،
تيترهاي صفحهي اول خود را در روز يکشنبه اجباراً به متن مراسم اختصاص
دادند و روز دوشنبه را براي پرداختن به اين مسئله انتخاب کردند.
در اين
ميان واکنشهاي فراواني از سوي هنرمندان، سياستمداران و کارشناسان نسبت به
اين موضوع نشان داده شد و طيف وسيعي از عوامل، از ساختاري و فرهنگي گرفته
تا سياسي و فردي به عنوان دلايل به وجود آورندهي چنين صحنههايي در جامعه و
در صحن علني مجلس معرفي شدند.
برخي رسانهها نظام انتخاباتي و
سازوکارهاي رسيدن افراد به پستهايي نظير نمايندگي مجلس را ناکارآمد دانسته
و پايين آمدن شأن نمايندگي مجلس را به چالش کشيدند. برخي نيز مثل تجارب
قبلي تلاش کردند که از اين آب گلآلود ماهي سياسي بگيرند و با سرشماري
افراد حاضر در عکس سلفي، اکثريت افراد منتصب به فراکسيون اميد مجلس را به
رخ کشيده و آن را نشانهاي از مرعوبيت اين دسته از نمايندگان در برابر غرب
قلمداد کنند.
تنوع موضعگيريها نسبت به اين موضوع در نوع خود، هم جالب
توجه است و هم نشان ميدهد که ديدگاههاي ما نسبت به پديدهاي واحد که
اتفاقاً بر سر ناپسند بودنش نيز توافق داريم، تا چه اندازه متفاوت و حتي
متناقض است، در حالي که صادق خرازي ضعف دانش و مهارتهاي رفتار اجتماعي و
ديپلماتيمک را برجسته ميداند و خواستار برگزاري يک واحد آموزش پروتکل
رفتار و اخلاق جمعي براي نمايندگان مجلس ميشود، صادق زيباکلام با علايق
شبه فرويدي خود همانند نوشتههايش در کتاب معروف «ما چگونه ما شديم» همه
چيز را به ريشههاي تاريخي رفتار مردم ايران ربط ميدهد و دو عامل متضاد
«عقدهي حقارت در برابر اجنبيها» و «خودبزرگبيني مفرط»که باعث گرديده ما
خود را مرکز جهان ببينيم را عامل بروز چنين رفتارهايي معرفي مينمايد.
در
اين ميان اما مسئلهاي که کمتر مورد توجه قرار گرفت بعد رسانهاي اين
ماجرا است. واقعيت اين است که عصر حاضر را از آن جهت «عصر مستند»
ناميدهاند؛ که در آن رسانهها ضريب نفوذي باورنکردني در زندگي اجتماعي و
خصوصي انسانها پيدا کردهاند. حالا همهي ابعاد زندگي انسان متأثر از
رسانه است و ما در عصري زندگي ميکنيم که در آن حريم خصوصي افراد به کمترين
پهنهي خود در طول تاريخ رسيده و تقريباً تمامي گفتهها، حرکات و
واکنشهاي بشر بيرحمانه ثبت و ضبط شده و بدون هيچ گونه اغماضي به آن واکنش
نشان داده ميشود.
بيراه نيست اگر بگوييم فعاليت سياسي افراد حاضر در
اين عکس از امروز دستخوش تغييرات بزرگي خواهد شد و چه بسا اين دورهي مجلس
پاياني باشد بر فعاليتهاي سياسي برخي از اين نمايندگان، تنها به اين دليل
که اهميت رسانه و تأثيرات آن را به خوبي درک نکرده و به همين دليل
نتوانستند قالب معرف شخصيت حقوقي خود را در معرض رسانههاي نکتهبين و
موشکاف قرار دهند.
واقعيت اين است که ما بايد خود را براي زندگي در
دنيايي آماده کنيم که سواد رسانهاي و الزامات زندگي در دنياي رسانه به
ضرورتي انکارناپذير و حياتي بدل شده است. در اين ميان حتماً بسياري از ما
با قرار گرفتن در قالب شخصيتهاي حقوقي همانند نمايندگان مجلس و حتي
شخصيتهاي حقيقي سلبريتي شده، اگر نتوانيم خود را با شرايط جديد چنين
دنيايي تطبيق دهيم و الزامات ران را بپذيريم همچنان دچار آفات و چالشهايي
خواهيم شد که ماجراي مجلس نمونهي کوچکي از آن است.
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/10660/