بزرگنمايي:

راه نو- پيرمحمد ملازهي، کارشناس مسائل بين الملل، در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي آريا در تحليل خود از سخنراني اوباما در سازمان ملل و دفاع از توافق هسته اي با ايران گفت: برجام از دو مشکل برخوردار است. نخست اينکه برخي جناح بندي هاي درون آمريکا مخالف برجام بودند و نمي خواستند مسئله هسته اي ايران به اين شکل حل شود که امتياز آن در تاريخ به نفع اوباما ثبت شود و در صورت حل وفصل نشدن مسئله پرونده هسته اي ايران اين احتمال مي رفت که کار به درگيري نظامي ميان ايران و آمريکا کشيده شود که خوشبختانه اين موضوع از طريق سياسي حل شد. جمهوريخواهان نئوکان که افراطي هستند به شدت مخالف امضاي توافق هسته اي بودند و هنوز هم از اين مسئله در رقابت هاي انتخاباتي آمريکا استفاده مي کنند. در حال حاضر دونالد ترامپ نامزد جمهوريخواهان در رقابت هاي انتخاباتي با خانم کلينتون از اين مسئله به نفع خود بهره برداري مي کند.از سوي ديگر در داخل ايران هم جناحي از قدرت خيلي از اين وضعيت راضي نيستند و معتقدند که ايران با امضاي برجام چيزي به دست نياورده و وعده ها در ارتباط با مسائل اقتصادي و موانع بانکي محقق نشده است و مخالف روند کنوني اجراي برجام هستند. اما اگر به مسئله برجام واقع بينانه و خارج از جناح بندي قدرت در ايران و آمريکا نگاه کنيم به نظر مي آيد حرف آقاي اوباما درست است و يک دستاورد مهم تاريخي در تاريخ آمريکا بنام اوباما ثبت شده است. برجام توانست از يک خطر بزرگ درگيري که اگر پيش مي آمد احتمالا کل منطقه و دنيا را تحت تاثير قرار مي داد، ممانعت کند. اگر به ايران حمله مي شد کشورمان به سادگي تسليم آمريکايي ها نمي شد و ممکن بود جنگي در سطح منطقه شکل گيرد و به ديگر کشورهاي منطقه نيز کشيده مي شد و با توجه به تضادهايي که روسيه و آمريکا پيدا کرده بودند، جنگ ايران و آمريکا حتي از اين قدرت برخوردار بود که به يک جنگ جهاني تبديل شود. اگر از اين زاويه به برجام نگاه کنيم و از يک نگاه واقع بينانه و بدون پيش داوري برخوردار باشيم، به نظر مي رسد حق با اوباما است هرچند که ايران نتوانست از برخي جهات از فرصتي که پيش آمد به درستي استفاده کند و ساير مسائل و مشکلات را حل نمايد.
وي در خصوص لفاظي هاي جنگ طلبانه ترامپ عليه ايران و احتمال تنش نظامي ميان ايران و آمريکا با روي کار آمدن او، گفت: در زمان تبليغات انتخاباتي در آمريکا موضع گيري نامزدها يک مسئله است و وقتي به قدرت مي رسند، با يکسري مسائل جدي روبه رو مي شوند. کانديداها در زمان تبليغات موضع سختي براي جلب آرا اتخاذ مي کنند. با توجه به مسئله گروگانگيري و مسائلي که در خليج فارس پيش آمد و ناو آمريکايي که توسط سپاه بازداشت شد و همچنين با توجه به اينکه افکار عمومي آمريکا از طريق شبکه هاي تلويزيوني و کانال هاي اجتماعي جهت داده مي شوند، لذا افکار عمومي در داخل آمريکا عليه ايران است. رسانه ها در آمريکا بيشتر تحت نفوذ اسرائيل قرار دارند و خيلي اين مسئله به نفع ايران نيست. اگرچه ترامپ لفاظي هاي تندي عليه ايران بيان مي کند اما زماني که به قدرت برسد با واقعيت هايي مواجه مي شود. گذشته از آن اگرچه رئيس جمهور در آمريکا همه کاره است اما محافل اصلي قدرت در آمريکا چنين اجازه اي به ترامپ نمي دهند که بخواهد وارد تنش نظامي با ايران شود. پس از دو جنگ آمريکا در عراق و افغانستان که نتوانست اهداف آمريکايي ها را آنگونه که خود انتظار داشتند تامين کند، به نظر نمي رسد شرايط ايجاب کند که آمريکايي ها با يک کشور ديگر مانند ايران که از يک قدرت نظامي بالايي برخوردار است وارد جنگ شوند. شعارهاي تبليغات انتخاباتي در آمريکا با واقعيت ها متفاوت است و با روي کار آمدن رئيس جمهور جديد انتظار حمله به ايران نمي رود.
اين کارشناس سياسي در خصوص موضع گيري هاي قاطع فرماندهان ايراني در پاسخ به اقدامات تحريک آميز دشمنان گفت: موضع گيري هاي فرماندهان ايران را واقع بينانه نمي بينم و جنبه تبليغاتي آن بيشتر از جنبه واقعي آن است. پيام نظامي فرماندهان ايران بيشتر متوجه عربستان سعودي است تا آمريکايي ها. اما بايد توجه داشته باشيم که اگر يک زماني جنگ ميان ايران و عربستان رخ دهد در آن صورت آمريکا و اسرائيل از عربستان حمايت خواهند کرد و تصور نمي کنم که ايران به اهداف مورد نظر خود دست پيدا کند. هر برخورد ميان ايران و عربستان به تخريب هر دو کشور منتهي خواهد شد چون هر دو کشور سلاح و امکانات نظامي بالايي در اختيار دارند که مي توانند منابع نفتي، نظامي، سياسي و اقتصادي يکديگر را تخريب کنند که به نفع هيچ کس نيست. بايد توجه داشت که مسئله چاه هاي نفت دو کشور نيز مطرح است و چاه هاي نفت دو کشور مسئله اي انحصاري نيست بلکه انرژي دنياست و در صورت بروز جنگ بايد اين نکته را در نظر بگيريم که آيا دنيا چنين اجازه اي را مي دهد که ايران و عربستان بخواهند منابع نفتي را تخريب کنند؟ به نظر مي رسد پيام هاي نظامي ايران بيشتر جنبه تبليغاتي و مصرف داخلي دارد.
ملازهي در ارزيابي خود از احتمال پيروزي ترامپ و هيلاري کلينتون در انتخابات رياست جمهوري آمريکا نيز گفت: بسيار سخت است که پيش بيني کرد چه اتفاقي در اين مدت باقيمانده از انتخابات آمريکا رخ خواهد داد و روند جريانات به چه سمتي مي رود. اگر انتخابات با شرايط کنوني برگزار شود، به نظر مي رسد خانم کلينتون برنده انتخابات شود و بيماري وي کمي جنبه تبليغاتي دارد. اگر بيمار هم باشد اينگونه نيست که نتواند ادامه دهد. در اين شرايط معاون قدرتمندي را در کنار وي قرار مي دهند. پيش بيني در آمريکا اينگونه است که رئيس جمهور در آمريکا به هر دليلي نتواند کار خود را انجام دهد، کنار مي رود يا معاون وي همه کاره مي شود. با توجه به خصلتي که ترامپ از خود نشان داده که يک آدم فرصت طلب و پوپوليست است و با افکار عمومي بازي مي کند، به نظر مي رسد پيش بيني در خصوص پيروزي ترامپ يا کلينتون سخت است. در مجموع هيلاري کلينتون معقول تر با مسائل برخورد مي کند و نهادهاي اصلي پشت پرده در آمريکا مايل نيستند فردي مانند ترامپ به قدرت برسد و مشکلات زيادي را براي آمريکا ايجاد کند.