بزرگنمايي:

راه نو- صادق کوشکي، کارشناس مسائل سياسي، در گفتگو با خبرنگار سياست خارجي آريا در خصوص اقدام اخير اوباما در امضا نکردن قانون آيسا گفت: با توجه به اجماعي که در دو مجلس آمريکا در خصوص تصويب قانون ضد ايراني آيسا اتفاق افتاد، عملا نيازي به امضاي اين قانون از سوي اوباما نبود و اقدام اوباما در امضا نکردن قانون آيسا را مي توان يک نوع حرکت نمادين دانست که در واقع خواست خود را پايبند به تعهدات برجام در قبال ايران نشان دهد. به لحاظ حقوقي امضا يا عدم امضاي اين قانون ضد ايراني توسط اوباما ارزشي ندارد و اين مصوبه اکنون به قانون تبديل شده است.
وي با بيان اينکه اقدام اوباما در امضا نکردن قانون آيسا تاثيري در تصميم ترامپ در خصوص برجام ندارد، گفت: وزارت خارجه ترامپ برآيند ديدگاه هاي ترامپ و البته تيم ترامپ است و در چارچوب سياستگذاري هاي کلاني که آمريکا براي خود تعيين کرده است، عمل مي کند. پژوهشکده ها، انديشکده ها، شوراي روابط خارجي ، وزارت دفاع و وزارت امور خارجه آمريکا سياست هاي کلان اين کشور را طراحي مي کنند و ترامپ و تيمش براي اجراي اين سياست هاي کلان تاکتيک هايي دارند تا اين سياستگذاري ها را محقق کنند. جايگاه رياست جمهوري در آمريکا، جايگاه سياستگذاري نيست؛ بلکه جايگاه اجراي سياستگذاري هاست. لذا ترامپ در حال گزينش تيم خود است و حداقل تا اکنون وزير خارجه وي فردي است که هيچ سابقه اي در وزارت امور خارجه ندارد.
اين کارشناس در خصوص واکنش و اقدامات ايران در قبال بدعهدي آمريکا نيزگفت: واکنش متناسب با اقدام آمريکا از سوي ايران از سر گيري غني سازي است چون اقداماتي که دکتر روحاني دستور اجراي آن را دادند، خود آمريکايي ها اعلام کردند که نقض برجام نيست و عملا دستورات روحاني موارد محدود و جزئي است و تصميمات جدي و مهمي تلقي نمي شود. اگر روحاني معتقد است که آمريکايي ها برجام را نقض کردند، اقدام ايران نيز بايد در همان سطح و شدت باشد. در حالي که آمريکايي ها برجام را نقض کردند و آقاي روحاني نمي تواند پاسخي پايين تر از آن به آمريکا دهد و قاعدتا اين پاسخ هاي دولت روحاني بازدارنده نخواهد بود.
کوشکي در خصوص رايزني کشورهاي اروپايي با دولت جديد آمريکا در راستاي حفظ برجام گفت: دليلي ندارد که اتحاديه اروپا و کشورهاي اروپايي بخواهند به خاطر ايران خود را با آمريکا دربيندازد. اين سياست فاقد منطق است و اين اتفاق هيچگاه رخ نخواهد داد. برجام يکي از بهانه هايي است که کشورهاي اروپايي با توسل به آن مي خواهند در قبال سياست خارجي ترامپ و حرکت هاي آمريکا به نوعي آرايش خود را شکل دهند. منطقي ندارد اروپايي ها بخواهند از ايران يا برجام جانبداري کنند و در مقابل آمريکا ايستادگي کنند. برجام فعلا بيشتر به عنوان ابزاري براي شکل دادن به آرايش سياست خارجي اتحاديه اروپا در قبال سياست خارجي ترامپ مطرح است. مسئله برجام در حد يک بهانه است نه بيشتر.