ديو چو بيرون رود، فرشته درآيد
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه نو- «والفجر * وليال عشر ** و الشفع و الوتر *** واليل اذا يسر ****»
«قسم به صبحگاه * و قسم به ده شب** قسم به حق جفت و به قسم به حق فرد *** و قسم به شب تار هنگامي که برود****»(1)
ساعت
نه و بيست و هفت دقيقه و سي ثانيه، روز 12 بهمن 1357، انتظارها به پايان
رسيد،هواپيماي ايرفرانس در فرودگاه مهرآباد به زمين نشست،حضرت امام خميني
(ره) با قلبي آرام و مطمئن پس از 15 سال هجرت پاي بر خاک ميهن اسلامي
گذاشتند. صحنه شورانگيزي بود، جمعيت يکصدا فرياد «الله اکبر» سر مي دادند.
آنان آمده بودند تا از امام خويش استقبال کنند، والحق که چه استقبال عظيم و
پرشکوهي را به نمايش گذاشتند، و پرشکوهترين استقبال تاريخ را رقم زدند.
آري
حضرت امام خميني (ره) بعد از سالها دوري از وطن، به خاک ميهن اسلامي
بازگشته بودند، تا در روزهاي سرنوشت ساز و خطير پيروزي انقلاب اسلامي در
کنار مردم باشند،اراده مردم را مصمم تر کنند، شعار «استقلال، آزادي، جمهوري
اسلامي» را بعنوان اصلي ترين خواسته مردم در نهضت انقلابي بار ديگر مطرح
سازند تا به استبداد 2500 ساله شاهنشاهي پايان بخشند.
آري، امام آمدند و
فرمودند: «من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي کنم.»، امام آمدند و نهضت
انقلابي خود را به سرمنزل مقصود رساندند.
ديو چو بيرون رود، فرشته درآيد
بعد
از آنکه مردم ديو ظالم و طاغوت پرنخوت را از کشور خود فراري دادند، حضرت
امام خميني (ره) اعلام کردند که به وطن باز خواهند گشت تا در روزهاي سرنوشت
ساز انقلاب در کنار مردم باشند. اين خبر براي مردم ايران مژده بزرگي بود،
اما براي آخرين دست نشانده شاه؛ يعني بختيار اين خبر همچون پتکي بود که بر
سرش فرود مي آمد، چرا که او براي اجراي نقشه توطئه آميز و تفرقه انگيز
آمريکا به زمان زيادي احتياج داشت، بنابراين با آنکه قبلاً براي فريب مردم
اعلام کرده بود که بازگشت حضرت امام خميني به ايران بلامانع است، دستور داد
فرودگاهها را ببندند و از ورود امام جلوگيري کنند.
با انتشار خبر بسته
شدن فرودگاهها، مردم خشمگين به خيابان ها ريخته و با تحصن و شعارهاي
كوبنده، دولت بختيار را تحت فشار شديدي قرار دادند. در همين زمان رييس
شوراي سلطنت، سيد جلال تهراني، در پاريس ضمن استعفا خدمت امام، اعلام كرد
كه شوراي سلطنت غير قانوني است.
دولت بختيار در مقابل تحصنها و تظاهرات
عظيم مردم تاب مقاومت نياورد و ناگزير شد تا خواست مردم را بپذيرد و
فرودگاه ها را باز كند و اين گونه بود که فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از
پرواز انقلاب شد.
روز 12 بهمن براي ملت ايران، روز فراموش نشدني است؛
روزي كه بنيانگذار نهضت حسيني پا بر خاك وطن نهاد و در ميان استقبال ملت
انقلابي ايران در فرودگاه مهرآباد اين چنين به ابراز احساسات ملت ايران
پاسخ داد و از آنان تشكر كرد:
«من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر مي
کنم. عواطف ملت ايران به دوش من بار گراني است که نمي توانم جبران کنم. من
از طبقه روحانيون که در اين قضاياي گذشته جان فشاني کردند، از طبقه
دانشجويان که در اين مسايل مصائب ديدند؛ از طبقه بازرگانان و کسبه که در
زحمت واقع شدند؛ از جوانان بازار و دانشگاه و مدارس علمي که در اين مسايل
خون دادند؛ از اساتيد دانشگاه از دادگستري، قضات دادگستري، وکلاي دادگستري،
از همه طبقات، از کارمندان، از کارگران، از دهقانان، از همه طبقات ملت
تشکر مي کنم. آن زحمتهاي فوق العاده شماست که با وحدت کلمه پيروز شديد؛
البته در قدم اول. پيروزي شما يک قدم است الآن و آن اينکه خائن اصلي را که
محمدرضا نام دارد از صحنه کنار زده ايد. گر چه گفته مي شود که در خارج از
کشور به دست و پا افتاده است و حالا که اربابها هم دست رد بر سينه او زده
اند و او را راه نمي دهند، حالا متوسل شده به بعضي هم جنسهاي خودش، شايد
بتواند بازراهي پيدا کند و اين يک خيال خامي است که بعد از پنجاه سال
خيانتهاي اين سلسله و بعد از سي و چند سال جنايات و خيانات اين شخص خائن به
اين مملکت که مملکت ما را به عقب راند؛ مملکت ما را فرهنگش را فرهنگ
استمثاري کرد؛ زراعتش را به باد فنا داد؛ خزائنش را به باد فنا داد؛ مملکت
را ويران کرد؛ چندي او و ارتش او را تابع ارتش غير کرد؛ تابع مستشاران غير
کرد و اينها تاسفاتي است که ما داريم و ملت ما دارند. ما پيروزيمان وقتي
است که دست اين اجانب از مملکتمان کوتاه شود و تمام ريشه هاي رژيم سلطنتي
از اين مرز و بوم بيرون برود و همه رانده بشوند و اين کارها و چيزهايي که
اخيراً واقع مي شود و دست و پا مي زنند عمال اجانب که يا شاه را برگرداننند
يعني شاه سابق و يا رژيم ديگري و يا رژيم سلطنتي را جفظ کنند، اين مطلب را
بايد بدانند که گذشته است مطلب و اين طور مسايل را که شما پيش مي آوريد
دست و پايي بيش نيست و اگر چنانچه تسليم ملت نشويد، ملت شما را به جاي خودش
مي نشاند. ما بايد از همه طبقات ملت تشکر کنيم که اين پيروزي تا اينجا به
واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمين، همه، وحدت کلمه اقليتهاي
مذهبي با مسلمين، وحدت دانشگاه و مدرسه علمي، وحدت طبقه روحاني و جناح
سياسي. بايد ما همه اين مرز را بفهميم که وحدت کلمه رمز پيروزي است واين
رمز پيروزي را از دست ندهيم و خداي نخواسته شياطين بين صفوف شما تفرقه
نيندازند. من از همه شما تشکر مي کنم و از خداي تبارک و تعالي سلامت و عزت
همه شما را طالب و از خداي تبارک و تعالي قطع دست اجانب و ايادي بسته به
آنها را خواهان هستم.»(2)
سخنراني امام خميني در بهشت زهرا
امام
پس از يك سخنراني كوتاه تشكر آميز در فرودگاه، يكسره براي اداي احترام به
شهيدان به بهشت زهرا رفتند و در آن جا با سخنراني تاريخي خويش، نخست
وزيري شاپور بختيار را غيرقانوني خواندند و با صراحت تشكيل دولت را اعلام
فرمودند:
«… من دولت تعيين مي کنم. من توي دهن اين دولت مي زنم. من
دولت تعيين مي کنم. من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي کنم. من به واسطه
اينکه ملت مرا قبول دارد. اين آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد؛ رفقايش
هم قبولش ندارند؛ ملت هم قبولش ندارد؛ ارتش هم قبولش ندارد فقط آمريکا از
اين پشتيباني کرده و فرستاده. به ارتش دستور داده که از او پشيتباني بکنيد.
انگليس هم از اين پشتيباني کرده و گفته است که بايد از اين پشيتباني
بکنيد. يک نفر آدمي که نه ملت قبولش دارند، نه هيچ يک از طبقات ملت، از هر
جا بگوييد، قبولش ندارند. بله، چند تا از اشرار را دارند که مي آورند توي
خيابانها. از خودشان هست اين اشرار. فرياد هم مي کنند؛ از اين حرفها هم مي
زنند. لکن، ملت اين است. اين ملت است. مي گويد که در يک مملکت که دوتا دولت
نمي شود. خوب واضح است اين. يک مملکت دوتا دولت ندارد. لکن، دولت
غيرقانوني بايد برود. تو غيرقانوني هستي. دولتي که ما مي گوييم، دولتي است
که متکي به آراي ملت است. متکي به حکم خداست. تو بايد يا خدا را انکار کني
يا ملت را. بايد سرجايش بنشيند اين آدم و يا اينکه به امر آمريکا و اينها
وادار کند يک دسته اي از اشرار را اين ملت را قتل عام کند.…»(3)
حضرت
امام خميني (ره) همچنين در سخنراني اشان در بهشت زهرا در ميان انبوه جمعيتي
كه به اقيانوسي توفاني شبيه بود، نصيحتي تاريخي به ارتش فرمودند كه چنان
تحولي در روح و روان آنان به وجود آورد كه در 19 بهمن ماه به ثمر نشست.
حضرت امام خميني (ره) اين چنين ارتش را نصيحت كردند:
«… و من بايد يک
نصيحت به ارتش بکنم و يک تشکر از يکي از ارکان ارتش، يک قشرهايي از ارتش.
اما آن نصيحتي که مي کنم اين است که ما مي خواهيم که شما مستقل باشيد. ماها
داريم زحمت مي کشيم؛ ماها خون داديم؛ ماها جوان داديم؛ ماها حيثيت و آبرو
داديم؛ مشايخ ما حبس رفتند؛ زجر کشيدند؛ مي خواهيم که ارتش ما مستقل باشد.
آقاي ارتشبد! شما نمي خواهيد؟ شما نمي خواهيد مستقل باشيد؟ آقاي سرلشکر!
شما نمي خواهيد مستقل باشيد؟ شما مي خواهيد نوکر باشيد؟
من به شما نصحيت
مي کنم که بياييد در آغوش ملت. همان که ملت مي گويد بگوييد. ما بايد مستقل
باشيم. ملت مي گويد ارتش بايد مستقل باشد. ارتش نبايد زير فرما مستشارهاي
آمريکا و اجنبي باشد. شما هم بياييد. ما براي خاطر شما اين حرف را مي زنيم.
شما هم بياييد. اين مستشارها باشند. ما که اين حرف را مي زنيم که ارتش
بايد مستقل باشد،جزاي ما اين است که بريزيد توي خيابان خون جوانهاي ما را
بريزيد که چرا مي گوييد من بايد مستقل باشم؟! ما مي خواهيم تو آقا
باشي.…»(4)
و چه نيكو نيروهاي مخلص ارتش به نداي امام خويش لبيك
گفتند؛ در 19 بمهن ماه، نظاميان متعهد نيروي هوايي ارتش، با حضور در
اقامتگاه امام در مدرسه رفاه و بيعت با ايشان نقش تاريخي خود را در پيروزي
انقلاب اسلامي ايفا کردند و شكنندهترين ضربات را بر پيكر رژيم شاهنشاهي
وارد ساختند. آنان با اين حركت شجاعانه خويش سندي از افتخار، حماسه، رشادت
و ايمان را در برگ هاي زرين انقلاب اسلامي به ثبت رسانيدند. اين حماسه
حضور و بيعت قاطعانه آنان، طليعه خجسته پيوند ارتش با ملت مسلمان و
انقلابي بود. و اين بار حضرت امام ، آنان را نصحيت نميكردند بلكه آنان را
سربازان حضرت امام عصر سلام الله عليه، خطاب ميفرمودند:
« درود بر شما
سربازان امام عصر سلام الله عليه، همانطور كه فرياد زديد، تاكنون در خدمت
طاغوت بوديد، طاغوتي كه همه هستي ما را ساقط كرد، طاغوتي كه ما را برده
خارجيها كرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام الله عليه و در خدمت قرآن
كريم هستيد.»(5)
و اينگونه شد كه ارتشي كه مهمترين پشتوانه رژيم
استبدادي پهلوي مينمود و با اتكاي به اين ارتش، سردمداران غربي و استكبار
جهاني، ايران را جزيره ثبات ميدانستند، بعلت تحولي كه انقلاب و سخنان حضرت
امام در روح آنان پديد آورد، در خدمت آرمان انقلاب اسلامي درآمد.
-
سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۲:۲۴:۰۹ PM
-
۵۸۸ بازديد
-
آريا
-
امام خميني
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/8389/