اگر جنگ لفظي ايران و آمريکا مديريت نشود، به نقطه بحران مي رسد
گفتگو
بزرگنمايي:
راه نو- فياض زاهد، تحليلگر مسائل بين الملل در گفتگو با خبرنگار آريا در خصوص
آينده روابط ايران و آمريکا در دوران ترامپ، گفت: بخشي از تنشي که ميان
روساي جمهور ايران و آمريکا وجود دارد، به نظر طبيعي است. به هر حال آقاي
ترامپ با وعده پاره کردن برجام و شعارهاي بسيار افراطي و راديکال و به دليل
بازتابي از شرايط نابسامان آمريکا راي آورده، لذا طبيعي است که ايران يکي
از اهداف اصلي سياست خارجي او خواهد بود. از 5 عضو کابينه ترامپ همه در
خليج فارس سابقه کار دارند و در افغانستان و عراق ماموريت داشتند. متاسفانه
اين خطر وجود دارد که به دليل ذهنيت منفي درباره جمهوري اسلامي ايران و
سپاه پاسداران، بخواهند سطح تنش را افزايش دهند. در کوتاه مدت شاهد تنش از
نوع قرمز(جنگ) نخواهيم بود اما اين خطر وجود دارد که اگر آقاي ترامپ نتواند
به وعده هاي خود در حوزه هاي مدني، اقتصادي و آمريکاي شمالي و همينطور
مناسباتش با روسيه و آمريکا جامع عمل بپوشاند، ايران را سپر بلاي خود کند و
بخواهد ناکارآمدي و ضعف و زبوني خود را در برخورد با ايران جبران کند و به
ابراز قدرت و خودنمايي بپردازد. در اين حدي که آقاي ترامپ توييت مي کند و
پاسخ محتاطانه اي که آقاي روحاني دادند، خيلي نگران کننده نخواهد بود ولي
ما بايد شديدا با مراقبت و دقت اين دوران را پشت سر بگذاريم. از روزي که
رياست جمهوري آقاي ترامپ آغاز شد، تا دو سال آينده که انتخابات ميان دوره
اي کنگره و سنا برگزار مي شود، نقطه بحراني در روابط ايران و آمريکاست. اگر
بتوانيم در اين يکي دو سال آينده روابطمان با آمريکا را به درستي مديريت
کنيم، پس از آن به نظر مي رسد که خطر برخورد توام با چالش ميان ايران و
آمريکا کاهش پيدا خواهد کرد. در اين 2سال سياستمداران و مسئولان ما در
وزارت امور خارجه، شوراي عالي امنيت ملي و هم در سطوح ديگر نهادهاي نظامي
بايد با دقت رفتارهاي خودشان را مديريت کنند، ضمن اينکه نوع کنش هاي دولت
ايالات متحده آمريکا را نظاره کنند. در حال حاضر اين تنش ها بيشتر يک جنگ
لفظي و رسانه اي است اما اگر مديريت نشود مي تواند به يک نقطه بحراني تبديل
شود.
زاهد با تاکيد بر اينکه اساسا ساختار سياسي و امنيتي ايالت متحده
آمريکا نسبت به تعهد بين المللي آمريکا نسبت به برجام متعهد باقي خواهد
ماند، ادامه داد: آمريکايي ها از يک طرف دنبال سياست درون گرايي هستند،
رسيدگي به مشکلات اقتصادي، اجتماعي، مسئله مهاجران لاتين زبان مخصوصا خط
ديوار امنيتي آمريکا در برابر مهاجرت مکزيکي ها و بعد هم شعار آقاي ترامپ
مبني بر اينکه آمريکا را دوباره قوي نماييم، منوط بر رسيدگي به حوزه اقتصاد
داخلي است. اگر آقاي ترامپ را با آقاي جرج بوش پسر، پدر و ريگان مقايسه
کنيد، مي بينيد هر قدر از عمر جمهوريخواهان مي گذرد، روساي جمهور راديکال
تر و افراطي تر مي شوند. اين بدين معنا نيست که در حزب جمهوريخواه چنين
راديکاليسمي در حال رشد نيست بلکه بدان معناست که جامعه آمريکا به سمت و
سوي افراطي تر و راديکال تر شدن پيش مي رود؛ و اين مي تواند ناشي از بحران
هاي اقتصادي، فرهنگي و نژادي در آمريکا باشد. به نظر من رئيس جمهور بعدي
جمهوري خواه، حتي از ترامپ هم تندتر خواهد بود. اگر اينها را مدنظر قرار
دهيم، به اين معناست که سهم آمريکا از اقتصاد جهاني در حال کاهش است.
وي
در ادامه افزود: در اينجا دو تحليل همزمان مي توان ارائه کرد؛ يکي اينکه
دولت آقاي ترامپ براي اينکه پشتوانه اقتصادي خود را که معمولا از سطح
کمپاني هاي نفتي و تسليحاتي تامين مي شود، منافعشان را تامين کند در
خاورميانه جنگ جديدي به راه مي اندازد. تحليل دوم اين است که براي مقابله
براي اين ناکارآمدي ها و افزايش اشتغال به درون جامعه آمريگا برگردد و به
گونه اي بازتابي باشد از سياست مونرو رئيس جمهور قرن نوزده آمريکا که شعار
آمريکا براي آمريکا را سر داده بود. اگر اين تحليل پيش رود، بدين معناست که
آمريکا درگير جنگ جديدي در خاورميانه و در هيچ نقطه اي از جهان نخواهد شد.
اما در يک تحليل جمع بندي شده و نهايي مي توان گفت که آمريکا در ماجراي
برجام به عنوان يک دولت با دولت ايران طرف نيست بلکه به عنوان بخشي از پازل
جامعه جهاني در کنار روسيه و چين برجام را پذيرفته و آن را به شوراي
امنيت فرستاده است. اما ترديدي وجو ندارد که آمريکا تلاش مي کند ايران را
در وضعيتي قرار دهد که ما برجام را نقض کنيم. فضاسازي آنها درباره آزمايش
موشک هاي بالستيک، آزمايش هاي طبيعي موشکي ايران که حق دفاعي ما است و
وظيفه داريم مثل همه کشورها همواره سطح هوشياري خود را بالا نگه داريم،
ايجاد نوعي زمينه منفي در ميان افکار عمومي است. اما فعلا آقاي ترامپ دست
پايين را دارد. ناسازگاري اجتماعي درون آمريکا، مواضع غلط آقاي ترامپ،
مخالفت رهبران اروپايي و مخالفت جامعه جهاني با آقاي ترامپ، ما را در وضعيت
بهتري در مقابل افکار عمومي قرار داده است. لذا ما بايد در نوع گفتمان،
اظهار نظرها، توييت ها، کنش هاي نظامي و امنيتي به گونه اي عمل کنيم که اين
توازن همچنان به نفع ايران و به ضرر آمريکا باقي بماند. در اين صورت مي
توان گفت که به اظهارات خانوم موگريني مبني بر تعهد آمريکا براي اجراي
برجام، بيش از اظهارات آقاي ترامپ مي توان اعتماد کرد.
وي در پايان در
خصوص تحليل برخي رسانه ها درباره احتمال معامله روسيه با ترامپ بر سر توافق
هسته اي ايران، گفت: اين تحليل را به چند دليل امکان پذير نمي دانم. يکي
اينکه به هيچ وجه آقاي ترامپ به تنهايي نمي تواند درباره مسئله روابط با
روسيه تصميم بگيرد. اساسا دولت جمهوري خواه آمريکا شديدترين مواضع و موضع
گيري ها را نسبت به دولت روسيه دارد. امروز در جامعه آمريکا شديدترين
اعتراض ها نسبت به دولت روسيه و شخص آقاي پوتين احساس مي شود. لذا آقاي
ترامپ به تنهايي تصميم گيرنده درباره مسئله روسيه نيست و کنگره و نهادهاي
دولتي-امنيتي هم در موضوع نقش دارند. در ماجراي کريمه اين آمريکايي ها
بودند که بيش از اروپايي ها در مقابل روسيه از خود کنش نشان دادند. اتفاقا
اروپايي ها خواهان تعامل بيشتري با روسيه نسبت به آمريکايي ها هستند. گردش
سرمايه گذاري روس ها در آلمان بالاي 200ميليارد يورو است و به همين ميزان
معادل 200ميليارد پوند در سالهاي گذشته روس ها در انگلستان سرمايه گذاري
کردند. در ماجراي کريمه هم در دولت آقاي اوباما، بيشتر آمريکا بود که فشار
مي آورد، به دليل اينکه سهم گردش پول آنها حدود 30ميليارد دلار در سال است.
اما آقاي ترامپ به ظاهر اينگونه نشان مي دهد که داراي روابط دوستانه با
پوتين است، اين در 6ماه تا يکسال مي تواند قابل دوام باشد، اما نمي تواند
پيوندهاي بلندمدت را ايجاد کند. ضمن اينکه اروپا به هيچ وجه خواهان به هم
خوردن موازنه روسيه و ماجراي اوکراين(کريمه) در ارتباط با کريمه نيست. از
طرف ديگر روس ها به خوبي مي دانند همه تخم مرغ هايشان را نمي توانند در سبد
رئيس جمهور آمريکا؛ دشمن تاريخي خود بگذارند، به اين دليل که ترامپ اصلا
آدم قابل اعتمادي نيست. روس ها همه مناسبات خود با ايران را به حساب
آمريکايي ها واريز نمي کنند. چرا که ايران امروز يک بازيگر منفعل در صحنه
بين الملل و منطقه نيست، ايران امروز به يک بازيگر بزرگ و موثر در
خاورميانه تبديل شده است. در برخي از کشورها توانايي و اثرگذاري ايران از
رويه هم بالاتر است. از سوي ديگر روسيه هم به خوبي مي داند، مقامات ايران و
ساختار سياسي-امنيتي-انقلابي اين اجازه را نمي دهد که ايران هم همه تخم
مرغ هايش را در داخل سبد روسيه بريزد. روس ها علاقمند هستند که با کارت
ايران امتياز بگيرند اما کاملا پشت ايران را خالي نکنند، به اين دليل که به
ضررشان خواهند بود.
-
سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ - ۴:۱۷:۳۷ PM
-
۵۹۹ بازديد
-
آريا
-
فياض زاهد
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/8651/