چرا هنوز انسان را شبیهسازی نکردهایم؟
اقتصاد
بزرگنمايي:
راه ترقی - درحالیکه بیش از دو دهه از زمان ایجاد اولین پستاندار شبیهسازیشده، یعنی گوسفند دالی میگذرد، انسان هنوز شبیهسازی نشده است. دلیل این امر دلایل اخلاقی است یا موانع فنی وجود دارد؟
در سال 1996، گوسفند دالی بهعنوان اولین پستانداری که با موفقیت از سلولی بالغ شبیهسازی (کلونسازی) شده بود، در سراسر جهان به سرتیتر خبرها تبدیل شد. بسیاری از مفسران فکر کردند این دستاورد شتابدهندهی عصر شبیهسازی خواهد بود و برخی گمانهزنی کردند که اولین کلون انسان باید در چند سال آینده ایجاد شود. برخی افراد میگفتند کلونهای انسانی میتوانند به ریشهکنی بیماریهای ژنتیکی کمک کنند؛ درحالیکه دیگران براین باور بودند که فرایند شبیهسازی درنهایت میتواند نقایص تولد را حذف کند (با وجود پژوهشی از دانشمندان فرانسوی در سال 1999 که نشان میداد شبیهسازی ممکن است خطر بروز نقایص تولد را افزایش دهد).
در هر تلاشی برای شبیهسازی انسان، بهاحتمال زیاد از تکنیکهای شبیهسازی تولیدمثلی استفاده خواهد شد. در این رویکرد، سلول بدنی بالغ (احتمالاً سلول پوست) استفاده میشود. دیانای که از این سلول استخراج میشود، درون سلول تخم یک اهداکننده قرار داده میشود که هستهی حاوی دیانای خودش حذف شده است. سپس، سلول تخم پیش از کاشت در رحم مادهای بالغ، در ظرف آزمایشگاه شروع به رشد میکند. اگرچه درحالیکه دانشمندان بسیاری از پستانداران ازجمله گاو، بز، خرگوش و گربه را شبیهسازی کردهاند، انسانها به این فهرست نپیوستهاند. هنک گریلی ، استاد حقوق و ژنتیک دانشگاه استنفورد، درزمینهی مسائل اخلاقی، حقوقی و اجتماعی ناشی از پیشرفت در علوم زیستی متخصص است. وی گفت: «فکر میکنم دلیل قانعکنندهای برای شبیهسازی انسان وجود نداشته باشد.» نگرانیهای اخلاقی دربارهی شبیهسازی انسان بسیار زیاد و متنوع هستند. طبق دانشنامهی بریتانیکا، مسائل بالقوه شامل خطرهای روانی و اجتماعی و فیزیولوژیکی میشود. این موارد شامل این ایده است که شبیهسازی با احتمال زیاد مرگ همراه است و نگرانی دربارهی استفادهی طرفداران بهنژادی انسان از شبیهسازی وجود دارد. علاوهبراین طبق دانشنامهی یادشده، شبیهسازی میتواند اصول کرامت و آزادی و برابری انسان را نقض کند. شبیهسازی پستانداران ازنظر تاریخی موجب نرخ بسیار زیاد مرگومیر و ناهنجاریهای رشدی در جانوران حاصل از این فرایند شده است. یکی دیگر از مشکلات اصلی شبیهسازی انسان است که بهجای ایجاد نسخهی یکسانی از فرد اصلی، فردی را تولید میکند که افکار و عقیدههای خاص خود را دارد. گریلی توضیح داد: «همهی ما کلونها را میشناسیم؛ دوقلوهای همسان کلونهای یکدیگر هستند. بنابراین، میدانیم که کلونها یک فرد نیستند.» گریلی ادامه داد کلون انسان فقط ساختار ژنتیکی مشابه با فرد دیگر خواهد داشت و آنها در موارد دیگری مانند شخصیت یا اخلاق یا حس شوخطبعی مشترک نیستند: این موارد در هر فرد منحصربهفرد خواهد بود. همانطورکه بهخوبی میدانیم، انسانها چیزی فراتر از محصول سادهی DNA خود هستند. درحالیکه امکان بازتولید مادهی ژنتیکی وجود دارد، امکان تکرار دقیق محیط زندگی یا ایجاد پرورش دقیقاً یکسان یا مواجهه دو فرد با تجارب کاملاً یکسان در زندگی وجود ندارد. آیا شبیهسازی انسان فایدهای هم دارد؟
اگر دانشمندان بخواهند انسان را شبیهسازی کنند، آیا این کار مزیت علمی یا مزیت دیگری دارد؟ گریلی بر این موضوع تأکید کرد که نادیدهگرفتن نگرانیهای اخلاقی این کار غیرممکن است. وی اضافه کرد موردی وجود ندارد که انجام این کار را ضروری کند. بااینحال، اگر ملاحظات اخلاقی بهطورکلی کنار گذاشته شود، یکی از مزیتهای تئوریکی ایجاد انسانهای ازنظر ژنتیکی یکسان برای اهداف پژوهشی است. گریلی گفت برخی از مزیتهای بالقوهی مرتبط با شبیهسازی انسانها تا حدی با پیشرفتهای علمی دیگر غیرضروری شده است. او افزود: «ایدهی استفاده از رویانهای شبیهسازیشده برای اهدافی بهجز تولید نوزاد، برای مثال برای تولید سلولهای بنیادی رویانی انسانی شبیه سلولهای فرد اهداکننده، در اوایل دههی 2000 بهطور گسترده محل بحث بود». بااینحال، این خط از پژوهشها پس از سال 2006، یعنی سالی که سلولهای بنیادی پرتوان القائی (iPSCs) کشف شدند، از اهمیت افتاد. سلولهای بنیادی پرتوان القایی سلولهای بالغی هستند که مجدداً برنامهریزی شدهاند تا شبیه سلولهایی باشند در مراحل ابتدایی توسعه قرار دارند. طبق مقالهی منتشرشده در مجلهی نیچر، شنایا یاماناکا ، پژوهشگر ژاپنی سلولهای بنیادی و برندهی جایزهی نوبل سال 2012، وقتی داشت روی این موضوع کار میکرد که چگونه سلولهای موش بالغ را با استفاده از چهار فاکتور ژنتیکی به مرحلهی شبیه مرحلهی رویانی برگرداند، به این کشف دست پیدا کرد. سال بعد، یاماناکا درکنار جیمز تامپسون ، زیستشناس معروف آمریکایی، موفق شد همین کار را با سلولهای انسانی انجام دهد. وقتی این سلولها به حالت پرتوان شبیه مرحلهی رویانی برمیگردند، ایجاد منبع نامحدودی از هر نوع سلول انسانی موردنیاز برای اهداف درمانی ممکن میشود. گریلی گفت: «بهجای استفاده از رویان، میتوانیم همین کار را با سلولهای پوست انجام دهیم.»
-
دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۷:۳۹
-
۶۵ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/352106/