طالبان بازی درآورد؛ گروگانگیری آبی از ایران
نوشتارها
بزرگنمايي:
راه ترقی - آخرین خبر / مساله «آب» همواره از موضوعات مناقشهآمیز میان ایران و کشورهای همسایه بوده است. خشکسالیهای طولانی مدت و کمی بارش از یک سو ایران را به منابع آبی نیازمند کرده و از سوی دیگر کشورهای همسایه را به طمع انداخته است تا از آن بهعنوان اهرم فشار برای امتیازگیری اقتصادی و سیاسی استفاده کنند. افغانستان همسایه شرقی ایران یکی از آن کشورهاست که منابع آبی مشترک را گروگان گرفته تا بتواند از ایران باجخواهی کند. این مناقشه آبی با افتتاح فاز جدید سد پاشدان که بر روی سرشاخههای هریرود واقع شده وارد مرحله بحرانیتری شده است.
ریشههای مناقشات آبی
اختلافات ایران و افغانستان بر سر منابع آبی مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه ریشه این نزاعهای تاریخی از زمان قاجار شروع شده است. در سال 1235 طبق عهدنامه پاریس حکمیت تقسیم آبهای مرزی بین دو کشور به دولت انگلیس واگذار شد. در این راستا انگیس رأیی صادر کرد که براساس آن دو کشور باید بهصورت مساوی از آب هیرمند برخوردار باشند. اما در همان مقطع هم افغانستان پایبند به این قرارداد نبود و اختلافات همچنان به قوت خود باقی ماند. در سال 1284 مکماهون رای داد که از آب هیرمند در بند کمالخان دوسوم به افغانستان و یکسوم به ایران برسد اما ایران به این رای اعتراض کرد و آن را نپذیرفت. در زمان رضاشاه پهلوی در سال 1315 با امضای پروتکل موقتی قرار شد هر مقدار آبی که به بند کمالخان میرسد، بهصورت مساوی میان دو کشور تقسیم شود. در سال 1318 این اعلامیه به تصویب مجلس شورای ملی رسید اما مجلس افغانستان حاضر به تصویب آن نشد و اختلافات پابرجا ماند. در سال 1327 نماینده ایران در سازمان ملل متحد شکوائیهای علیه افغانستان به شورای امنیت داد. آمریکا کمیسیون بیطرفی به نام «کمیسیون دلتا» برای راهحل این مشکل پیشنهاد کرد. طبق نظر این کمیسیون، 640 میلیون متر مکعب در سال برای ایران درنظر گرفته شد. افغانستان این موضوع را پذیرفت ولی ایران آن را به ضرر خود میدانست و قبول نکرد. سرانجام در سال 1351 معاهده حقابه میان افغانستان و ایران امضا شد و مقرر گردید در هر ثانیه 26 مترمکعب آب (معادل 850 میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد، مجالس هر دو کشور این معاهده را تصویب و مفاد آن تا امروز نیز به قوت خود باقی است. اما درخصوص هریرود هیچ قراردادی بین دو کشور منعقد نشده است.
«پاشدان»؛ تهدیدی جدید برای ایران
چهار حوضه از پنج حوضه اصلی رودخانهها در افغانستان –هریرود، هیرمند، آمودریا و کابل– مسیرهای آبی مشترک هستند که به جز حوضه کابل، در بقیه موارد افغانستان در بالادست قرار دارد. ایران در دو حوضه هیرمند و هریرود با افغانستان مشترک است. چهار پروژه سد کجکی، سدکمالخان، سدبخشآباد و سد پاشدان بر روی منابع آبی مشترک با ایران قرار دارد. افتتاح فاز جدید سد پاشدان که بر روی سرشاخههای هریرود واقع شده، ظرفیت ذخیره 45 میلیون مترمکعب آب را دارد. این موضوع از دو جنبه برای ایران دارای اهمیت است: اول اینکه هریرود از منابع اصلی آب ورودی به بخشهایی از شمال شرق ایران و یکی از منابع تامین آب مشهد و دشت سرخس است و با افتتاح این پروژه عملا تامین آب مناطق شرقی کشور به خطر میاُفتد. دوم اینکه همان قرارداد نیمبندی که درباره هیرمند بین دو کشور وجود دارد و در طول مقاطع مختلف تاریخی محل اختلاف بوده است، درخصوص هریرود همان توافق هم وجود ندارد و با توجه به اینکه حکومتی در افغانستان بر سر کار است که خود را متعهد به قوانین بینالمللی نمیداند چه برسد به رویههای مرسوم در روابط با کشورهای همسایه، کار را به مراتب برای ایران سختتر میکند. میتوان گفت افتتاح سد پاشدان تهدید جدیدی برای منابع آبی ایران محسوب میشود.
تنشهای آبی زیر ذرهبین قوانین بینالمللی
قواعد حقوق بینالملل درباره استفاده از منابع آبی مشترک، بیشتر بر اساس اصول توافق و همکاری بین کشورها استوار است. این قواعد معمولاً شامل اصولی مانند عدالت در تقسیم منابع، احترام به حقوق انسانی، حفاظت از محیط زیست، و رعایت حقوق مردمان محلی میشوند. معتبرترین قواعد بینالمللی در این خصوص مربوط به کنوانسیون 1997 است. طبق مفاد این کنوانسیون، هر دولتی که در حوضه رودخانه مشترک قرار دارد، این حق را داراست که در قلمروی سرزمینی خود، بهرهبرداری منصفانه و معقول از جریان آب حوضه آبریز فرامرزی، با الزام به عدم آسیبرسانی جدی به سایر کشورهای مشترک داشته باشد.
اهرمهای فشار ایران
درست است که طالبان زیر قول و قرارش برای دادن حقابه زده است اما ایران هم چندان دست بسته نیست و اهرمهای فشار متعددی در اختیار دارد که میتواند از آنها استفاده کند. کشورها و سازمانهای بینالمللی، حکومتی که در افغانستان بر سر کار است را به رسمیت نشناختهاند، این بدان معنا است که اگر این کشور بخواهد بازیگری در عرصه بینالمللی به حساب بیاید یک گام از کشورهای دیگر عقب است. این موضوع برای ایران فرصتی ایجاد میکند که اگر همچنان طالبان بخواهد بر سر اعطای حق ایران بازی دربیاورد میتواند نمایندگان طالبان را از سفارت افغانستان در تهران اخراج کند. از سویی افغانستان کشوری محصور در خشکی است و به آبهای آزاد راه ندارد بنابراین برای تجارت و راههای ارتباطی محتاج به ایران است و ایران میتواند در صورت نیاز این کشور را از این موهبت بیبهره بگذارد. همچنین افغانستان بیشاز 70 درصد سوخت خود را از ایران تامین میکند همین یک قلم کافی است که ایران در صورت تدوام بدعهدی طالبان از این حربه استفاده و افغانستان را دچار مشکلات جدی کند.
خبرنگار: زینب مهدویفر
-
سه شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۴:۵۱
-
۷۷ بازديد
-
-
راه ترقی
لینک کوتاه:
https://www.rahetaraghi.ir/Fa/News/874587/